کتاب «ویتگنشتاین و روان‌درمانی» نقد اندیشه فروید است یعنی از ریشه، اندیشه و آرای فروید را قبول ندارد و به دیدگاه فلسفه تحلیلی می‌پردازد.


به گزارش ایبنا، نشست نقد و بررسی کتاب «ویتگنشتاین و روان‌درمانی» نوشته «جان هپتون» شنبه 12 مردادماه در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. در این نشست محمد اکوان، حسین شقاقی پرویز شریفی‌درآمدی(مترجم اثر)، حضور داشتند و از ویتگنشتاین و روان‌درمانی سخن گفتند. مدیریت جلسه نیز بر عهده مالک شجاعی‌جشوقانی بود.

ویتگنشتاین و روان‌درمانی: نقد اندیشه فروید

جان هپتون در این کتاب شرح روشنی از دیدگاه‌های «ویتگنشتاین» و پیوندش با روانکاوی ارائه داده است. وی دو متفکر بزرگ «ویتگنشتاین» و «فروید» را در صحنه مواجهه پست مدرن قرار می‌دهد و سعی می‌کند نشان بدهد که کدام یک از این دو فلسفه برای درمان مناسب‌تر است. ویتگنشتاین با دیدگاه‌های فروید درباره تفسیر رؤیاها مخالف بوده و رویکردش به معضلات طعنه‌آمیز است.

شجاعی‌جشوقانی در ابتدای نشست گفت: ویتگنشتاین از سال 1350 وارد زبان فارسی می‌شود و با تلا‌ش‌های منوچهر بزرگمهر و داریوش آشوری در ایران شناسانده می‌شود اما در دو فضای مختلف به بررسی این فیلسوف می‌پردازند. بزرگمهر به معرفی ویتگنشتاین و ترجمه آن می‌پردازد و داریوش آشوری مقاله «شوریده سر منطقی» را چرا نوشته است. اما قطعا نمی‌خواسته ایرانیان با فلسفه تحلیلی آشنا شوند شاید قصد داشته ایرانیان با جنبه‌های دیگر فلسفه غرب آشنا شوند. بزرگمهر بر این باور است که فسلفه تحلیلی به تعبیر شایگان برای ایرانیان بهداشتی‌تر است.

وی ادامه داد: بزرگمهر در کتاب فلسفه چیست که انتشارات خوارزمی در سال 1356 منتشر می‌کند مقاله تندی در نقد فلسفه اسلامی از موضع فلسفه تحلیلی و از مترجم فراتر می‌آید و این نقد تاکنون بی‌پاسخ می‌ماند و فردید نیز که به نوعی به نقد فلسفه تحلیلی می‌پردازند وارد این گفت‌‌وگو نمی‌شود. تا دهه 50 دارایی ما از ویتگنشتاین اندک است تا بعد از انقلاب به دلیل رونق گرفتن جریان نواندیشی دینی آهسته آهسته از اواسط دهه 70 توجه به ویتگنشتاین زیاد می‌شود

شجاعی‌جشوقانی افزود: بر اساس آمار موسسه خانه کتاب اکنون 100 عنوان کتاب از و درباره ویتگنشتاین به زبان فارسی وجود دارد و از معدود فلیسوفانی است که آثار اصلی‌اش در ایران ترجمه شده است به دلیل اینکه وی به فلسفه دین توجه ویژه‌ای داشته است. آثار ویتگنشتاین در ایران مترجمان حرفه‌ای داشته است. یکی از این مترجمان زبده مالک حسینی است. همچنین نخستین رساله دکترا که در باب ویتگنشتاین انجام شد کار محمد اکوان بود که انتشارات گام نو آن را منتشر کرد.

وی گفت: ویتگنشتاین در 14 حوزه فلسفه زبان، جامعه‌شناسی، روانش‌شناسی، سیاست، فیلم، سینما و... فعالیت داشته است اما چرا به جنبه‌های دیگر ویتگنشتاین در ایران پرداخته نشده است؟ به گمانم بحث فلسفه دین در ایران به مساعی پیگیرانه استاد ملکیان رشد کرده و کسی به غیر از او نبوده که پیامدهای اندیشه وی را دنبال کند.

در ادامه نشست، شریفی، مترجم کتاب سخنانش را درباره اهمیت ویتگنشتاین این‌گونه آغاز کرد و گفت: شاید این کتاب اولین اثری باشد که در بین آثار گوناگونی که توسط ویتگنشتاین نوشته شده به بحث روان‌درمانی پرداخته است. انگیزه‌ اصلی برای ترجمه کتاب این بود که یکی از دانشجویانم را به به دلیل علاقه‌ای که به این فیلسوف داشتم به نوشتن رساله‌ای در زمینه ویتگنشتاین ترغیب کردم و دستاورد آن علاقه ترجمه این کتاب شد.

استاد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: ویتگنشتاین هیچ‌گاه دنبال شهرت و محبوبیت نبوده است زیرا هر دوی این‌ها کاذب هستند. وی فردی فروتن بوده و در حوزه کار خود بسیار دقیق است و در همین کار نیز مولف با بررسی آرای ویتگنشتاین به نقد و بررسی روان‌درمانی پرداخته است و این دقت در نوشتن این اثر دیده می‌شود که با ریزبینی دقیق روان‌درمانی را مورد نقد و بررسی قرار داده است و در حد شناختی که از متون و آثار وی به دست آورده‌ایم این تعلق خاطر را به این فیلسوف داریم.

سپس اکوان، استاد فلسفه و ویتگنشتاین‌پژوه گفت: امروز تاثیر ویتگنشتاین در اندیشه بشری و نیز حوزه هنر، زیبایی‌شناسی و اخلاق بسیار گسترده است و حتی چندین جلد کتاب دارم که درباره نهادهای اجتماعی و علوم سیاسی بحث کرده است و نام ویتگنشتاین در آن حوزه وجود داشته است. این فیلسوف در حوزه روانشناسی تاثیر بسیاری داشته و دو جلد کتاب درباره روانشناسی به نام «ملاحظاتی درباره روانشناسی» دارد.

وی ادامه داد: آثار ویتگنشتاین واقعا خواندنی است و کسی که در بطن اندیشه وی برود نمی‌تواند به آسانی از آن خارج شود. او شخصیت بسیار خاص و نخبه داشته؛ کسی که فوق‌لیسانس مهندسی را رها می‌کند و به خواندن فلسفه می‌پردازد. او در اوج شهرت استادی دانشگاه کمبریج را رها می‌کند و در یکی از روستاهای اتریش آموزگار می‌شود و به تدریس می‌پردازد.

اکوان گفت: مترجمانی خوبی که در ایران داریم به دو دسته تقسیم می‌شوند. بعضی‌ها وقتی کتاب را ترجمه می‌کنند فهم ترجمه را به عهده خواننده می‌گذارند و گروه دوم هم خوب ترجمه می‌کنند و هم به فهم خواننده کمک می‌کنند ترجمه این کتاب از نوع دوم است که به فهم خواننده کمک بسیاری شده است. بعضی‌ها می‌گویند ما گفتار مولف را عرضه می‌‌کنیم و کاری به فهم خواننده نداریم اما ترجمه این اثر قابل ستایش است زیرا در پانوشت به مسایلی اشاره کرده‌اند که به فهم مخاطب کمک می‌کند. این کتاب در سنت فلسفه تحلیلی تالیف شده و در واقع موضوع کتاب فلسفه تحلیلی با تکیه و تاکید بر اندیشه‌های ویتگنشتاین است. همچنین عقلانیت کل‌نگری که در فلسفه‌های قاره‌ای مطرح است در این کتاب دیده نمی‌شود و بیشتر بر عقلانیت تحلیلی توجه شده است.

وی ادامه داد: کتاب رویکرد تبیین‌گرایانه ندارد و نمی‌خواهد مسایل را تبیین کند و یکی از نقدهای کتاب که بر اساس اندیشه‌های ویتگنشتاین بر فروید صورت می‌گیرد همین است فروید به دنبال تبیین پدیده‌هاست اما در فلسفه‌های تحلیلی تبیین نمی‌کنند بلکه به دنبال روشن‌سازی هستند و خود نویسنده نیز بر این اساس کتاب را نوشته است. زبان به معنای ویتگنشتاین جزو مسایل محوری کتاب است. همچنین بازی‌های زبانی نیز از آموزه‌های اصلی ویتگنشتاین است. این اثر نیز به یک معنا رویکردش به فلسفه متاخر ویتگنشتاین است و زبان نقش محوری دارد.

استاد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: نکته مهم دیگر این است که کتاب در واقع به طور کلی نقد اندیشه فروید است یعنی از ریشه، اندیشه و آرای فروید را قبول ندارد و به دیدگاه فلسفه تحلیلی می‌پردازد. علاوه بر فلسفه تحلیلی موضوع زبان نیز دارد که از ویژگی‌های اصلی این کتاب است. فروید در تبیین مسایل روانشناختی و اختلالات روانی برخطا بوده است. ویتگنشتاین پیوسته در این کتاب بر زمینه، گستره و بافت تاکید می‌کند و این مسایل در برابر ضمیر ناخودآگاه فروید قرار می‌گیرد.

وی افزود: علم روانشناسی مورد تایید است ولی اگر تبدیل به ایدئولوژی شود درست نیست. فروید علم روانشناسی را تبدیل به ایدئولوژی کرده و حاضر نیست تحت هیچ شرایطی از آن دست بردارد و هر رفتاری که درباره روان انسان اتفاق می‌افتد فروید به ضمیر ناخودآگاه وی تکیه می‌کند. هر رفتاری که هر کسی از خود بروز می‌دهد فروید می‌گوید قبلا با او این رفتار شده است که در پی پاسخ به آن است و حاضر نیست از این موضع جزم‌گرایی خود دست بردارد. کتاب نیز می‌خواهد این مساله را برملا کند که چنین چیزی نیست و زمینه و بافت را جایگزین آن می‌کند. باید بدانیم که این ضمیر ناخودآگاه از کجا آمده است و چرا می‌گوییم چیزی از پیش تعیین شده است.

این استاد فلسفه به دو نکته نیز در باب ویراستاری کتاب اشاره کرد و گفت: این مسایلی که مطرح می‌کنم شاید بیشتر به ویراستاری کتاب برمی‌گردد به طور مثال هماهنگی بین برخی واژه‌ها وجود ندارد. در ویرایش کتاب جمع مکسر برخی از واژه‌ها استفاده شده است؛ در جایی تصاویر و در جایی دیگر تصویرها که در یک کتاب مهم باید واژه‌ها یکدست استفاده شود و نشان می‌دهد که هماهنگی وجود ندارد. امروزه برخی از کلمات بیشتر با علامت جمع الف و نون است که شکاکان در کتاب شکاکیون آمده است و یا اینکه امروزه متاخرین به کار نمی‌برند و بیشتر متاخران می‌گویند. یک واژه با دو عبارت به کار رفته است؛ هندسه غیر اقلیدسی و در برخی جاها هندسه نااقلیدستی آمده است مگر این دو با هم فرق می‌کنند.

شقاقی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز به طرح نکاتی پرداخت و گفت: این کتاب ارزشمندی است و دو رشته را پوشش می‌دهد. در زبان فارسی هم کار تطبیقی در این باره کم صورت گرفته است. از سوی دیگر ترجمه آن نیز قوی است، ضمن اینکه مترجمان دقت‌های خاصی را در پانوشت داشته‌اند. وسواس در مترجمان قابل تشخیص است و برخی نکات فلسفی را کوشیده‌اند که معادل دقیقی برای آن بیاورند.

وی با اشاره به ترجمه کتاب گفت: معادل reason در این کتاب منطق و استدلال آمده است اما ریزن را در فلسفه عقل می‌خوانند و منطق را برای لاجیک به کار می‌برند. مولف برای نوشتن ریزن دقت خاصی داشته است. ترجمه باعث شده لفظ explain نیز به جای این‌که تبیین معنی شود به «توضیح» ترجمه شده است. همچنین naturalized به جای اینکه طبیعی‌گرای ترجمه شود طبیعت‌گرایی ترجمه شده است. Constriciting نیز محدودشده ترجمه شده است اما به معنی محدودکننده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...