داستان «خمره» نوشته «هوشنگ مرادی کرمانی» به سفارش مرکز صبا پویانمایی می‌شود. 
  
به گزارش کتاب‌نیوز مجموعه پویانمایی "خمره" برگرفته از کتاب "خمره" نوشته هوشنگ مرادی کرمانی به سفارش مرکز صبا و به کارگردانی "علی احمدی" و تهیه‌کنندگی "سیدحامد حسینی" در سیزده قسمت ده دقیقه‌ای و با تکنیک دو بعدی با رندر سه بعدی در حال ساخت است.

در خلاصه داستان "خمره" که نسخه سینمایی آن نیز توسط "ابراهیم فروزش" ساخته شده آمده است: در یکی از روستاهای اطراف کرمان، بچه‌ها برای رفع عطش از خمره‌ای که گوشه مدرسه است؛ استفاده می‌کنند. داستان از آنجا شروع می‌شود که یک روز صبح که به مدرسه می‌آیند متوجه‌ می‌شوند که خمره شکسته است و در صدد پیدا کردن مسبب این کار بر می‌آیند.

در فاصله پیدا کردن مجرم محاوره‌های زیادی می‌شود تا آنجا که مدیر مدرسه آقای صمدی متوجه می‌شود علت شکستن خمره سرمای شب و ترک بر اثر شدت برودت بوده است و به همین خاطر مدیر و بچه‌ها و اهالی در پی ترمیم خمره برمی‌آیند که اتفاقات جالب و جذابی می‌افتد...
 

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...