"دختر سوم" داستانی دیگر از "آگاتا کریستی" با شخصیت "هرکول پوآرو" است منتشر شد.

به گزارش ایبنا، "دختر سوم" داستانی است که شروع عجیبی دارد؛ مراجعه یک دختر به پوآرو برای اقرار به ارتکاب قتل. در این داستان شخصیت دیگر کریستی که یک نویسنده بانو به نام آدریان الیویاست حضور دارد، کاراکتری که به نوعی نماد بیرونی خود کریستی است.

در این داستان راوی همیشگی پوآرو، یعنی هستینگز وجود ندارد و قصه به صورت سوم شخص و آن طور که باید ویژگی داستان‌های معمایی پلیسی باشد؛ به گونه دانای محدود روایت می‌شود.

دختر سوم از معدود داستان‌های کریستی است که تاکنون در کشور ترجمه نشده و این کتاب اولین نسخه فارسی آن است که برگردان "مهتاب بخارایی" را دارد.

این کتاب به شمارگان سه هزار نسخه و بهای 24 هزار ریال توسط نشر هرمس منتشر شده است.  سرو غمگین، شیطان زیر آفتاب، پنج بچه خوک، سیزده نفر سر میز شام و قتل راجراکروید کتاب‌هایی از سری پوارو هستند که تاکنون در ایران منتشر شده‌اند.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...