رمان برنده جایزه پن ۲۰۱۹ با ترجمه علی سلامی منتشر شد.

داستان عشق [Kjærlighet] هانه اورستاویک [Hanne Ørstavik]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، «داستانِ عشق» [Kjærlighet] نوشته «هانه اورستاویک»[Hanne Ørstavik]  که در سال ۲۰۱۹ به‌عنوان رمان برنده جایزه پن معرفی شده بود، با ترجمه علی سلامی از سوی نشر گویا وارد بازار کتاب شد.

هانه اورستاویک (۱۹۶۹) نویسنده برجسته نروژی است. او در شمال نروژ به دنیا آمد و در سن شانزده سالگی به شهر اسلو نقل مکان کرد. با انتشار رمان «برش» در سال ۱۹۹۴، اورستاویک وارد عرصه‌ای شد که او را به یکی از برجسته‌ترین و تحسین شده‌ترین نویسندگان در ادبیات معاصر نروژ تبدیل کرد.

موفقیت ادبی او سال‌ها بعد با انتشار رمان «داستان عشق» محقق شد که در سال ۰۶ ۲۰ دومین رمان برتر ادبیات نروژی شناخته شد.

رمان‌های اورستاویک به بیش از ۱۵ زبان ترجمه شده‌اند. همچنین در سال ۲۰۱۸، رمان «داستان عشق» برنده جایزه پن در بخش ترجمه شد.

على سلامی که این کتاب را به فارسی برگردانده است، نویسنده و مترجم و استاد ادبیات انگلیسی و مطالعات ترجمه در دانشگاه تهران است. او نویسنده کتاب «شکسپیر و خواننده» (شیکاگو ۲۰۱۳)، «شیوه‌های ترجمه اشعار حافظ» (نیویورک ۲۰۱۹)، «زنان فراملی: استعمارگرایی نو و هویت زن در قرن ۲۱» (ایندیانا ۲۰۱۹) و ویراستار دو کتاب «شکسپیر بنیادگرا» (نیوکاسل ۲۰۱۶) و «شکسپیر و فرهنگ» (نیوکاسل ۲۰۱۶ ) است.

از آثار ترجمه شده او می‌توان از «مرید معمار»، «در امتداد شب»، «۱۰ دقیقه و ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب»، «هملت»، «مکبث»، «شاه لیر»، «شدن» و «آتش و خشم» نام برد.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...