به گزارش مهر، شماره جدید مجله جهان‌کتاب برای آذر و دی ۹۷ به‌تازگی منتشر شده و روی پیشخوان مطبوعات آمده است.

«جهان کتاب» در ایستگاه 356

«... پیش از دَمِ صبح» اولین مطلب این شماره و طبق معمول نوشته‌ای از پرویز دوائی است که پس از آن هم داستانی با عنوان «رپانزل، رپانزل» از جین ریس چاپ شده که توسط پرتو شریعتمداری ترجمه شده است. سپس نقد کتاب «از گمال خویش هر کس یا فردوسی(جستاری چند درباره فردوسی و شاهنامه)» اثر عباس پریش‌روی با عنوان «هرکسی از ظن خود شد یار تصحیح شاهنامه» چاپ شده که به قلم سجاد آیدنلو نوشته شده است.

اولین قسمت از مقاله «نقد و بررسی دو طومار نقالی» به قلم محمد جعفری قنواتی در این شماره چاپ شده و درباره دو کتاب «طومار نقالی شاهنامه (بر اساس دستنامه مورخ ۱۱۳۵ ه. ق. کتابخانه شادروان مجتبی مینوی)» به‌کوشش سجادآیدنلو و «طومار جامع نقالی شاهنامه (طومار جامع قجری به قلم محمد شریف نایگلی)» به‌کوشش فرزاد قائمی است. در ادامه مقاله «همراهی قصه و جامعه» به قلم آذر تشکر با رویکرد تحلیل جامعه‌شناختی اثر ادبی چاپ شده که نمونه چنین تحلیلی را درباره رمان «من منچستریونایتد را دوست دارم» اثر مهدی یزدانی خرم پیاده کرده است.

مقاله‌های «زن در روایت‌های بلقیس سلیمانی» نوشته معصومه علی‌اکبری، «ارمغان‌ بازیافته» از مهدی فیروزان با محوریت بررسی کتاب «هدیه» (گزیده غزل‌های هوشنگ ابتهاج) و «از محرومیِ دیدار» اثر فرخ امیرفریار با محوریت بررسی کتاب «در سوگ عشقِ یاران» اثر شاهرخ مسکوب دیگر مطالب این شماره از مجله جهان کتاب هستند. پس از این مقالات هم، دو مطلب «کیارستمی و تنهایی هنرمند» درباره کتاب سینمای کیارستمی نوشته آلبرتو اِلِنا و «زمین و زمان در جهان عاشقانه» شامل نقدی بر کتاب «تیراندازی در باک‌هد» چاپ شده‌اند.

بررسی دو کتاب «راه بی‌سرانجام: نگاهی به سرگذشت آسوریان در جنگ اول جهانی» و «ره‌انجام حکمت: یادداشت‌های روزانة میرزا علی‌اصغرخان حکمت شیرازی» توسط کاوه بیات موضوع مطلب بعدی است. پس از آن هم مقاله «خاطرات سیاستمدار منزوی» به قلم سید علی آل داود چاپ شده که بررسی کتاب «یادی از روزهای رفته: خاطرات حسن مشرف‌الدوله نفیسی» را شامل می‌شود. 

«جهان کتاب» در ایستگاه 356

بررسی کتاب «زمان بازیافته» هم محور مطلب «خاطرات بهمن بازرگانی» نوشته مجید رهبانی است. کتاب «نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران» (از مشروطه تاکنون) نوشته احمد سیف هم در مطلب «اقتصاد ایران بر مدار توسعه‌نیافتگی پایدار» به قلم خسرو صادقی بروجنی مورد بررسی قرار گرفته‌ است. مطلب بعدی هم یادداشت آریان مولائیان درباره ترجمه کتاب «حیات سری اعداد» نوشته گئورگ اسپیرو است. دو مقاله «کامیار شاپور: شاعر، نقاش، و نوازنده گیتار» و «مهستی بحرینی و رودخانه زمان (دهه‌های ۱۳۴۰- ۱۳۹۰)» هم به قلم کامیار عابدی در ادامه چاپ شده‌اند.

«وقتی کتاب می‌خوانم» نوشته آرش اخوت و پس از آن، دومین مطلب از مجموعه »چه شد که صفحه سفید ماند؟» نوشته کریستوفر رُز با ترجمه پرتو شریعتمداری در این مجله درج شده است. ۶ رمان‌ و مجموعه‌داستان‌ «آرام در سایه» نوشته منیرالدین بیروتی، «بازگشت» از گلی ترقی،  «به من نگاه کن» اثر الهام فلاح، «پلک ماهی» نوشته حامد حبیبی، «پنج‌شنبه‌های سالن» اثر ملیحه صباغیان و «حلوای تلخ» نوشته رحیمه حسین‌زاده هم در بخش «هزار و یک داستان» مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

«پادشاهی اندوه» سروده سیّدضیاء قاسمی و «و ضیافت شیشه و باران» اثر ناهید کبیری دو مجموعه‌شعری هستند که در بخش «وقت شعر» مورد بررسی قرار گرفته‌اند. در قسمت «معرفی کوتاه» هم ۱۹ کتاب جدید معرفی شده و در بخش «تازه‌های بازار کتاب» هم مطالبی درباره چند کتاب تازه‌چاپ نوشته شده است. «نامه: چرخه معیوب کتاب» و «درگذشتگان» هم دو بخش پایانی این شماره جهان کتاب هستند.

این مجله با ۸۶ صفحه و قیمت ۲۰ هزار تومن روی پیشخوان مطبوعات آمده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...