• 22 اسفند 1384

    ا-هنری-ویلیام-سیدنی-پورتر

    فرزند پزشکی بود ساکن کارولینای شمالی. در پانزده سالگی مدرسه را ترک کرد و مدت پنج سال در درمانگاه پدر و داروخانه عمویش کار کرد...به هیوستن رفت و در روزنامه دیلی پست Daily Post ستون وقایع را به عهده گرفت... در 1896 به اتهام سرقت از بانکی که در آن کار می­‌کرد، به دادگاه احضار شد. ظاهراً از این اتهام تبرئه می­‌شد، اما به سبب هراسی که یافته بود، به امریکای جنوبی گریخت... در زندان داستانهای مختلفی با نامهای مستعار انتشار داد. ...

Loading
محض سرگرمی طاووس پرورش می‌دهد... زوج جوانی که به تازگی فرزند نوزاد خود را از دست داده اند... به مجرد کوچکترین بحث و جدلی یکدیگر را متهم می‌کنند: تو خودی نیستی... پس از مرگ شوهر همه شیرهای آب خانه را باز می‌کند... به درمانگاه سقط جنین مراجعه می‌کنند تا بچه را سقط کنند... رابطه خوبی با پدر مجسمه‌سازش ندارد... همه‌ یتیم‌ها را جز دوقلوهایی که در جنگ کشته می‌شوند، سر و سامان می‌دهد ...
یک قانون‌شکن مورد خیانت زنی که دوست دارد، قرار می‌گیرد... قانون‌شکن مجبور نمی‌شود که خودش خیانتکار را بکشد، اما او را به دست نگهبانان به کشتن می‌دهد... داستان پیرمردی است که از سر اشتباه، پیانویی خریده است که صدا ندارد. مرد بیچاره بیمار است و دخترش موفق می‌شود اشتباه او را تا زمان مرگش پنهان نگاه دارد. دختر در مقابل این اسباب رؤیاهای پدر تظاهر به شادی بسیار می‌کند تا او در آخرین لحظه‌های زندگی متوجه چیزی نشود. ...
کم نیستند زوج‌هایی که مانند دو شخصیت داستان «خاطرات یک سگ زرد» دائم با هم دعوا دارند؛ در این داستان سگی همدست شوهری می‌شود که زنش با او جابرانه رفتار می‌کند... در همه مهمانخانه‌های مخصوص بازیگران سراغ نامزدش را می‌گیرد؛ از زن مهمانخانه‌داری که اتاقی را به او نشان می‌دهد، با نگرانی، می‌پرسد آیا این اتاق را پیش از این به دختری با این نشانیها اجاره نداده بوده است؛ زن جواب منفی می‌دهد. ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...