«بانو کاپیل» [Bhanu Kapil] شاعر و نویسنده با مجموعه شعر جدیدش با عنوان «چگونه یک قلب را می‌توان شست» [How To Wash A Heart] توانست جایزه امسال شعر تی‌. اس. الیوت [T. S. Eliot prize 2020] را کسب کند.

بانو کاپیل [Bhanu Kapil] چگونه یک قلب را می‌توان شست [How To Wash A Heart] شعر تی‌. اس. الیوت [T. S. Eliot prize 2020]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «بانو کاپیل» شاعر و نویسنده با مجموعه شعر جدیدش با عنوان «چگونه یک قلب را شست» توانست جایزه امسال شعر تی‌.اس.الیوت را کسب کند. کاپیل پیش از این چند مجموعه شعر دیگر نیز در بریتانیا منتشر کرده بود. جایزه شعر الیوت هر سال به بهترین کتاب و مجموعه شعر منتشر شده در بریتانیا اعطا می‌شود.

کاپیل در مجموعه شعرش روایتی پویا از قصه مهاجرت و وطن جدیدش روایت کرده است و اینکه به عنوان یک مهاجر در یک کشور غریبه چگونه می‌توان تا ابد زندگی کرد. لاوینیا گرینلاو یکی از داوران جایزه الیوت درباره مجموعه شعر کاپیل گفت: اثر این شاعر جوان بسیار قوی و روان به صورت زنده محیط اطراف و رویدادهای دنیای واقعی را با زبان شعر روایت کرده است.

کاپیل نیز در اظهاراتی در واکنش به اعلام جایزه گفت: در اصل نوشتن این مجموعه شعر را از یک عکس در روزنامه الهام گرفتم که زوجی در کالیفرنیا را نشان می‌داد که خانه‌شان را برای میزبانی یک خارجی مهیا کرده بودند. آنها خانه خود را به روی کسی باز کرده بودند که هیچ شناختی از او نداشتند.

تی‌.اس.الیوت شاعر، نمایشنامه‌نویس، منتقد ادبی و ویراستار آمریکایی بریتانیایی بود. او با آثاری چون «خراب آباد» (۱۹۲۲) که به فارسی به نام های سرزمین هرز، بیابان برهوت و سرزمین بی‌حاصل نیر ترجمه شده است، و «چهار کوارتت» (۱۹۴۳)، از پیشتازان بزرگ جنبش نوسازی و مدرنیزم شعر غربی به‌شمار می‌رود. جایزه تی‌.اس.الیوت اولین بار در سال 1993 توسط بنیاد خیریه الیوت تاسیس شد.

جایزه شعر تی.‌اس.الیوت هر سال به بهترین مجموعه شعر منتشر شده در بریتانیا 25هزار پوند جایزه نقدی و به هر مجموعه راه یافته به مرحله نهایی این رقابت 1500 پوند اعطا می‌کند. طبق قانون تعیین شده از سوی سازمان دهندگان این جایزه داوران حتماً باید از بین شاعران مطرح انتخاب شوند.

نامزدهای نهایی جایزه تی‌.اس.الیوت در سال 2020 طبق زیر اعلام شده بود:
ناتالی دیاز : شعر عشق دوران استعمار / انتشارات فابر اند فابر
ساشا داگدیل: دگردیسی‌ها / انتشارات کارکانت پرس
الا فریرز : درخشش، عزیز / انتشارات آفورت رود بوکس
ویل هریس : رندانگ / انتشارات گراناتا
وین هالوی اسمیت: عشق منهای عشق / انتشارات بلوداکس بوکس
بانو کاپیل : چگونه یک قلب را شست / انتشارات پاویلیون
دیسی لافارگ : زندگی بدون هوا / انتشارات گراناتا
گلین مکسول : چطوری جهنمی / انتشارات پیکادور
شین مک‌کرای : گاهی‌‌اوقات هرگز تحمل نمی‌کنم / انتشارات کورسیر
جو. او. مورگان : سقوط مریخی / انتشارات کیپ

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...