دومین چاپ «گروندریسه: دست‌نوشته‌های اقتصادی ۱۸۵۸ – ۱۸۵۷» [Grundrisse] اثر کارل مارکس [KarlMarx] و ترجمه حسن مرتضوی و کمال خسروی منتشر شد. این کتاب طرح مقدماتی مارکس در نقد اقتصاد سیاسی است و مطالعات او برای نگارش سرمایه.

گروندریسه: دست‌نوشته‌های اقتصادی ۱۸۵۸ – ۱۸۵۷» [Grundrisse] اثر مارکس [KarlMarx]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات لاهیتا چاپ دوم ترجمه حسن مرتضوی و کمال خسروی از «گروندریسه: دست‌نوشته‌های اقتصادی ۱۸۵۸ – ۱۸۵۷» کارل مارکس را با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه، ۷۷۸ صفحه و بهای ۱۵۰ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این ترجمه تابستان امسال با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و بهای ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده بود.

گروندریسه طرح مقدماتی مارکس در نقد اقتصاد سیاسی است و می‌توان آن را به عنوان مطالعات مقدماتی برای «کاپیتال» یا سرمایه هم به حساب آورد. مسائل مربوط به تولید، تجارت، فرآیندهای تولید سرمایه، پول، ازخودبیگانگی، نیروی کار و… در این کتاب مطرح شده‌اند.

«گروندریسه» به عنوان گسترانیدنِ واکاوی سرمایه‌داری در همه جنبه‌های آن، که بنا بود «سرمایه» مارکس از آن پدید آید، هم حاوی خمیرمایه‌هایی است که مارکس در همه نوشته‌های اقتصادی بعدیش به کار برد و هم عناصر بسیار زیادی که قرار نبود به عنوان خمیرمایه برای آثار بعدی به کار آید. این متن حاوی ایده‌هایی با بالاترین اهمیت درباره مالکیت ارضی، کار مزدی، تجارت خارجی و بازار جهانی است که در هیچ یک از چهار جلد سرمایه یافته نمی‌شود.

مارکس در گروندریسه میان مقوله عام «ارزش اضافی» و شکل‌های خاصی که در آن ظاهر می‌شود، تمایز قائل شد. او همچنین میان ارزش اضافی که تصادفاً در خلال فرایند گردش، در نتیجه مبادله نابرابر، پدیدار می‌شود و ارزش اضافی که در خلال فرایند تولید ایجاد می‌شود، نیز تمایز قائل شد. فرایند قبلی مقدم بر ظهور شیوه تولید سرمایه‌داری است در حالی که فرایند بعدی فقط می‌تواند درون آن ایجاد شود. مارکس به‌صراحت از «کلاهبرداری در مبادله» سخن می‌گوید که توضیحی است بر خاستگاه سود سرمایه بازرگان در جوامع پیشاسرمایه‌داری.

به باور متفکری چون ارنست مندل برخی از جذاب‌ترین قطعات در گروندریسه به دیالکتیک زمان در دسترس / زمان کار / زمان آزاد مربوط می‌شود. مارکس می‌نویسد: «سرانجام همه اقتصاد به صرفه‌جویی زمان تحویل می‌شود» و توضیح می‌دهد که این قاعده همان‌قدر به جوامع طبقاتی مربوط است که به جامعه‌ای که تولید را تحت کنترل جمعی قرار داده است: «اگر ما تولید اشتراکی را پیش‌فرض قرار دهیم، عامل زمان طبعاً اساسی باقی می‌ماند. هرچه جامعه نیازمند زمان کمتری برای تولید غله، دام و… باشد، زمان بیشتری برای سایر تولیدات، مادّی یا معنوی، در اختیار خواهد داشت. همانگونه که همه‌جانبگی تکامل فرد، لذت‌ها و فعالیت‌هایش به صرفه‌جویی در زمان وابسته است.

جامعه همچنین باید وقت خود را به نحو مناسبی به تحصیل تولیدی اختصاص دهد که با کل نیازهایش منطبق باشد، همان‌طور که فرد باید وقت خود را به نحوی درست و به نسبت‌هایی مناسب به کسب دانش اختصاص دهد یا شایستگی و توانایی خود را در انجام کارهایی که از او انتظار می‌رود، ارتقا بخشد. بنابراین، تنظیم زمان و نیز توزیع بابرنامه زمان کار در شاخه‌های گوناگون تولید، نخستین قانون اقتصادی بر پایه تولید اشتراکی است.»

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...