این کتاب سفر گام به گام و پر فراز و نشیب یک مدیرعامل است به سوی موفقیت. مدیری که در ابتدا همه چیز را تحت کنترل خود می‌دید و موفقیت را در دسترس اما به تدریج با مشاهده ورشکستگی همتایانش که همگی کسب و کارهای خارق‌العاده و شگفت‌انگیزی داشتند، درمی‌یابد که موفقیت به راحتی به دست نخواهد آمد و چه بسا در مخمصه‌ای گرفتار آید که رهایی از آن چندان راحت نباشد. او انتخاب می‌کند به استقبال مخمصه برود. تجربیات این کارآفرین، مدیر‌عامل و سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر در‌این کتاب در اختیار خوانندگان کتاب قرار گرفته‌است. این کتاب در واقع پشت صحنه موفقیت یک کسب و کار موفق است.

بن هاروویتز [Ben Horowitz] سختی کارهای سخت [The hard thing about hard things]

بن هاروویتز [Ben Horowitz] از چهره‌های شناخته شده و کارآفرینان برجسته آمریکایی است. او در سیلیکون ولی بر روی کارآفرینان سرمایه گذاری می‌کند. او موسس شرکت سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر با نام اندرسن- هاروویتز است که از سرمایه‌گذاری‌های موفق او می‌توان به توئیتر و فیس‌بوک اشاره کرد. بن در کتاب سختی کارهای سخت [The hard thing about hard things] داستان خودش را روایت می‌کند. تجربیاتش از تاسیس، اداره کردن، خرید، فروش، مدیریت و رهبری را بصورت شفاف و کاربردی و بدون هیچ تنگ نظری در اختیار مخاطبانش قرار می‌دهد. تجربیاتی که در دانشگاه‌ها نمی‌توان آن را یافت. او از راه رفته می‌گوید و صعود چندباره‌اش به قله‌های صعب العبور پیروزی.

کتاب در ده فصل تنظیم شده و هر فصل هم حاوی چند بخش است. «از کمونیست تا سرمایه گذار خطر پذیر»، «جان سالم به در خواهم برد» و «این بار با احساس» عناوین فصل‌های اول تا سوم هستند که به دوران دانشجویی و نحوه ورود نویسنده به باز کسب و می‌پردازد. وقتی چیزها به هم می‌ریزد، مواظب افراد، محصولات و منفعت باش؛ به همین ترتیب، جریان کسب و کار در جریان، رهبری کردن، حتی وقتی نمی‌دانی کجا داری می‌روی، قانون اول کارآفرینی: هیچ قانونی وجود ندارد. عناوین فصل‌های چهار تا نه هستند که نویسنده به نوع مدیریت، رهبری، نحوه به خدمت گرفتن و استخدام مدیران اجرایی، مواجهه با مخاطرات، تکنیک‌های مدیریتی و ... می‌پردازد.

«امروز که با کارآفرین‌ها کار می‌کنم، اصلی‌ترین چیزی که سعی می‌کنم منتقل کنم همین است. عجیب بودنت را‌، پس زمینه‌‌ات را و غرایزت را بپذیر. کلیدهای موفقیت اگر آنجا نباشند، هیچ جای دیگری هم نیستند. من می‌توانم به آنها بگویم در چه وضعیتی هستند، اما‌ نمی‌توانم بگویم چه کار کنند. فقط می‌توانم کمک کنم خودشان را پیدا کنند. گاهی هم در جاهایی که من نتوانسته‌ام آرام می‌گیرند. البته که حتی با وجود تمام اندرزها و ادراکاتی که در دنیا وجود دارد، کارهای سخت همچنان سخت باقی خواهند ماند. پس در پایان، فقط می‌گویم زنده باد همه کسانی که در مخمصه برآورده کردن رویاهایشان هستند.» کتاب با این جملات به پایان می‌رسد. در بخش ضمیمه کتاب نیز سوالاتی برای استخدام بهتر مدیران اجرایی آورده شده که بسیار مفید و قابل استفاده است.

انتشارات آریانا قلم با صرف وقت و هزینه بر روی گرافیک کتاب‌های خود، توانسته حس کنجکاوی مخاطبانِ کتاب‌های مدیریتی را برانگیزاند و نظرها را به سمت کتابهایی که منتشر کرده جلب کند. چاپ با کیفیت کتاب‌های این ناشر فراتر از استاندارد رایج در بازار نشر است و به این موضوع گرافیگ جذاب کتاب ها را نیز اضافه کنید. کتاب حاضر نیز با ظاهر غیرمتعارف و جذابش از این قاعده مستثنی نیست و در همان نگاه نخست، توجه ببینده را به سمت خود جلب کرده و او را به دایره خوانندگان کتاب دعوت می‌کند.

خواندن کتاب «سختی کارهای سخت» برخلاف عنوان آن کاری است لذت بخش. نویسنده برای روایت کتاب، شیوه جذابی را در پیش گرفته است و به عبارتی کاملا تصویری عمل مکی کند؛ همین باعث می‌شود مخاطب خود را در متن ماجرا احساس کند. ترجمه‌ی دقیق و روان کتاب باعث شده بومی نبودن مثال‌های کتاب مخاطب را خسته نکند. خواندن این کتاب برای مدیران اعم از دولتی و خصوصی می‌تواند بسیار ارزشمند و مفید باشد. چرا که این کتاب تلنگری است، برای اکثر مدیران کشورمان که عادت کرده اند همای سعادت بی هیچ زحمتی بر روی شانه‌های آنها بنشیند.

الف

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...
بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...