دوازدهمین جلد «دفترخاطرات بچه لاغرمردنی» با عنوان «بزن به چاک» نوشته جف کینی با ترجمه نسرین مهاجرانی توسط نشر پیدایش منتشر شد.

به گزارش مهر، جف کینی نویسنده کودک و نوجوان در این مجموعه، خاطرات یک بچه لاغرمردنی را نوشته که خود می‌گوید «دفتر وقایع نگاری است، نه یک دفتر خاطرات. این، فکر مامانم بوده، نه من. اما اگر او فکر می‌کند که در این دفتر درباره احساساتم و از این چیزها می‌نویسم، پاک اشتباه کرده.» این بچه لاغرمردنی می‌گوید تنها دلیلی که قبول کرده خاطراتش را بنویسد، این است که بعدها وقتی مشهور و ثروتمند شد، این کتاب به دردش می‌خورد اما فعلاً با یک مشت کودن همکلاس است.

۱۱ جلدی که پیش از این کتاب در قالب مجموعه مذکور چاپ شده‌اند، به این ترتیب‌اند: دفترخاطرات بچه لاغرمردنی، دستورات رودریک، آخرین ضربه، روزهای سگی، حقیقت بدترکیب، تعطیلات زورکی، موی دماغ، بدشانس، سفر پردردسر، مدرسه عهد بوق، قوز بالاقوز.

در جلد دوازدهم بناست بچه لاغرمردنی به تعطیلات برود. سرمای هوا و استرس نزدیک شدن تعطیلات، باعث می‌شود هفلی‌ها (بچه لاغرمردنی و خانواده‌اش) تصمیم بگیرند برای تعطیلات به جزیره‌ای گرمسیری بروند. پس از ورود به جزیره متوجه می‌شوند جزیره آن‌طورها هم که فکر می‌کردند نیست. آفتاب‌زدگی، دل درد و دل‌پیچه و نیش حشرات تهدیدی دارند تعطیلات‌شان را خراب می‌کنند...

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

بعد یک پرنده که به نظر می‌رسید پایش زخمی شده یا یک همچین چیزهایی، دور و بر میز ما یک پایی لی‌لی می‌رفت.

ولی همه‌اش حقه بود. همین که سرمان را چرخاندیم تا پرنده را تماشا کنیم پرنده‌های دیگر حمله کردند و غذاها را بردند.

سعی کردیم پرنده‌ها را دور کنیم ولی وقتی موفق شدیم که نصف غذاها را برده بودند. تنها چیزی که پرنده‌ها دست نزدند نوشابه‌ها بود که زیاد هم فرق نمی‌کرد چون حلزون‌ها سرگرم نوشیدنش بودند. خدا را شکر قبل از اینکه نوشابه‌ام را بخورم آنها را دیدم.

فکر می‌کردم اینجا بهشت است ولی تاحالا که کابوس بود.

فقط دلم می‌خواست به اتاقم برگردم و همان‌جا بمانم، ولی مامان گفت که برویم و بقیه جاهای اقامتگاه را ببینیم. بعد بابا هم گفت که او هم می‌خواهد به اتاق برگردد و بهتر است بعد از آن پرواز کمی استراحت کنیم.

به طرف ساختمان خودمان برگشتیم. ولی بابا قبلش خواست از دستشویی لابی استفاده کند. بعد از آن هم دوباره به دستشویی کنار اتاق ورزش رفت. به نظرم حرف مامان درباره آب درست بود.

این کتاب با ۲۲۲ صفحه مصور، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۷ هزار تومان منتشر شده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...