«دخترها در فکر همه چیز» [Girls think of everything : stories of ingenious inventions by women] اثر کاترین تیمش [Catherine Thimmesh] منتشر شد.

دخترها در فکر همه چیز» [Girls think of everything : stories of ingenious inventions by women]  کاترین تیمش [Catherine Thimmesh

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «دخترها در فکر همه چیز» اثر کاترین تیمش از جدیدترین آثار منتشر شده توسط نشر نو است که صوفیا محمودی آن را ترجمه کرده است.

کاترین تیمش نویسنده آمریکایی برنده جایزه های ادبی بسیاری برای کودکان است. نسخه اصلی این کتاب در سال 2000 منتشر شده است.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

تاریخ گواهی می‌دهد که دختران و زنان از ابتدا در حل مشکلات روزمره و ایجاد نوآوری‌های پایدار سهیم بوده‌اند و ایده‌های هوشمندانه و کارساز داشته‌اند: ابداع ظرف‌ها و ابزارهای تهیهٔ غذا و داروهای گیاهی، ابداع نخستین سرپناه‌ها به شکل خیمه و آلونک، ریسندگی و بافندگی، و رنگرزی و دباغیِ پارچه و چرم ....
دخترها در فکر همه چیز اشاره‌ای دارد به نام و ابتکار بیش از دویست تن از زنان و دختران؛ علاوه بر این به‌طور دقیق‌تر می‌پردازد به چند و چونِ روند کار پانزده تن از مخترعان و مبتکرانی که حاصل تلاش آنها از محصولات خانگی گرفته تا ابزارهای پیشرفتهٔ تکنولوژیک، داروی مبارزه با سرطان، بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها و... همه و همه در زندگی ما و در سلامت و آسایش و خوشحالی ما نقش دارند!
این کتاب می‌تواند راهنمایی باشد برای دخترانِ مبتکر تا فکر بکرشان را از مرحلهٔ ایده به مرحلهٔ عمل درآورند و به واقعیت بدل کنند!
و چه‌بسا دخترانی که تا کنون فکر بکری نداشته‌اند، با خواندن این کتاب، خلاقانه‌تر بیندیشند و فکرهای بکر بیابند!

صوفیا محمودی، مترجم این اثر، متولد ۱۳۳۵ تهران است. او مترجم، پژوهشگر و نویسنده. دارای لیسانس زبان و ادبیات روسی از دانشگاه تهران است که کتاب‌هایی عمدتاً از نویسندگان معاصر روس برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرده‌است. تدوین ادبستان (فرهنگ ادبیات کودک و نوجوان) از کارهای پژوهشی اوست. این فرهنگ‌نامه توسط فرهنگ نشرنو در ۵۹۴ صفحه به چاپ رسیده‌است. همچنین داستان‌هایی از او در مجلات تکاپو، آدینه، و زنان به چاپ رسیده‌است.

«دخترها در فکر همه چیز» اثر کاترین تیمش در 112 صفحه و قیمت 85 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...