«دیگر دوستی موثر» [The Most Good You Can Do] جنبشی است که از بطن فلسفه اخلاق عملی و به طور خاص فایده‌گرایی درآمده است. فایده گرایی امر اخلاقی را در کاری می‌داند که بیشترین منفعت را برای بیشترین افراد ایجاد کند. بر همین اساس، «دیگر دوستی موثر» بر دو اصل مهم تأکید می کند:
1- صرفا نرساندن زیان برای اخلاقی زیستن کافی نیست. بی تفاوتی در برابر زیان وارد شده به دیگران و انجام ندادن اقدامی در برابر آن مصداق بی اخلاقی است.
2- باید سبک زندگی را طوری تنظیم کرد که منجر به رساندن حداکثر منفعت به دیگران از طریق بخشش درآمد، وقت، انرژی، یا حتی جسم شود.

دیگر دوستی موثر [The Most Good You Can Do] پیتر سینگر

با این دو مقدمه، پیتر سینگر[Peter Singer] «فقر» را زیانی می‌داند که نباید در برابر آن به طور عادی زندگی کرد. او خرید کالایی لوکس (مثل گوشی بیست میلیونی) را در برابر بی‌تفاوتی به فقر منجر به مرگ کودکان، مانند این می‌بیند که کودکی در دریا غرق شود و اقدامی برای نجاتش نکنیم تنها به این دلیل که نگران سوختن گوشی در اثر شیرجه زدن در آب باشیم. به همین سیاق، استدلال می‌کند که باید از بعضی خرج‌های غیر ضروری و مبتنی بر نیازهای غیر واقعی در جهت کمک به بهبود اوضاع جهان چشم بپوشیم.
این کمک به بهبود جهان لوازمی هم دارد که بر اساس فایده گرایی باید بیشترین خیر ممکن را به دیگران برساند. پس با نگاه کاملا عقلانی سودی را که کمک به موضوعات و خیریه های مختلف می‌رساند محاسبه می‌کند و مدعی است که اگر قرار باشد نیکوکاری و خیر رسانی اخلاقی (به معنای بیشترین منفعت ممکن) باشد، باید این محاسبات را در نیکوکاری و کارهای خیر دخیل کنیم.

پیتر سینگر در جای جای کتاب دیگر دوستی موثر؛ از افراد و خیریه‌هایی نام می‌برد که با همین نگاه به وجود آمده‌اند تا در فضای نیکوکاری منشا تحول باشند. این افراد در صورتی به یک موضوع یا خیریه کمک می کنند که مطمئن باشند به ازای هر هزار تومانی که کمک می‌کنند زندگی‌های بیشتری را نجات می‌دهند و در مقایسه با دیگر موضوعات یا خیریه‌ها منفعت بیشتری می‌رسانند.
این نگاه اگر چه ممکن است در ابتدا با احساساتی که برای بسیاری از مردم منشا نیکوکاری است در تضاد باشد، در عمل به بالا بردن بهره نیکوکاری منجر می‌شود و آن را به زنجیر منفعت-هزینه مدیریت مالی در می‌آورد. در عمل هم اکثر دیگر دوستان موثری که کتاب نام می برد دستی در مدیریت مالی و اقتصادی دارند. به نظر می‌رسد، در روزگاری که منابع و کمک‌ها در برابر حجم رنج بشر محدود است این نگاه، چاه ویل خیریه‌ها را به تبدیل به رودخانه‌ای سیال می‌کند و اثرات بیشتری برای دنیای عاری از رنج خواهد داشت.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...