زمین انسانها» [Terre des hommes یا Wind, Sand and Stars]

«ای کهنه کار کاغذ باز، ای رفیقی که در کنار منی، هیچ‌کس هرگز تو را به گریز راه نبوده است و گناه از تو نیست. تو همچون موریانگان، راحت خود را با کور کردن روزنه‌های رو به نور زندانت پرداخته‌ای. تو خود را در ایمنی شهر بندگی، در کارهای همیشه یکسان و آداب خفه کننده‌ی زندگی شهرستانیت فروپیچیده‌ای و پیله‌ای بر گرد خود تنیده‌ای. تو ای حصار حقیر را در برابر بادها ‌و جزر و مد ستارگان بالا برده‌ای. تو به قدر کفایت به خود رنج داده‌ای که سرنوشت انسانیت را از یاد ببری. تو دیگر ساکن سیاره‌ای سرگردان نیستی. تو هیچ پرسش بی‌جوابی از خود نمی‌کنی. تو یکی از جا خوش‌ کردگان حقیر شهر تولوزی.»
1

«زمین انسانها» [Terre des hommes یا Wind, Sand and Stars] تدوین مجموعه دست نوشته‌های آنتوان دو سنت اگزوپری است در سال 1938. او در آن سال خلبان هواپیمای پست بود و هواپیمایش به‌علت نقص فنی در گواتمالا سقوط کرد و اگزوپری مدتی را در بیابان سرگردان بود. این نوشته‌ها در همان روزها نوشته شده است.

داستان نثر ثقیلی دارد. زبان نوشته کاملا با اثر معروف اگزوپری؛
شازده کوچولو؛ متفاوت است. جملات طولانی و کلماتی که بسیار دور از ذهنند و توصیفاتی سنگین و غلو شده، خواندن متن را مشکل می‌کند. اگزوپری از چگونگی آغاز ماموریت حمل محموله‌های پستی، تا سقوط و سرگردانی‌ خود و دستیارش در بیابان را جزء به جزء شرح می‌دهد و در آخر ماجرای نجاتش را از آن وضعیت سخت بازگو می‌کند. در تمام این روند، شیفتگی اگزوپری نسبت به آسمان تمام اتفاقات را زیر چتر خود می‌گیرد. حتی قبل از سفر، او از این ماموریت پرواز، مانند آزادی از قفس تنگ و یکنواخت زمین یاد می‌کند و به حال مردمی که تمام عمر را در این قفس می‌گذارنند؛ از صمیم دل افسوس می‌خورد.

این شیفتگی اگزوپری نسبت به آسمان که در شازده کوچولو هم به خوبی نمود دارد، واقعی است. به نحوی که او در طول زندگی‌اش نیز تمام توان مالی و جسمی خود را بر پرواز گذاشته و با وجود عدم توفیق زیاد، دلسرد نشده است. این شیفتگی در «زمین انسان‌ها» گاهی شکل مالیخولیا به خود می‌گیرد، به نحوی که خواننده را که سعی می‌کند به سختی در این جاده‌ی ناهموار، راهی برای گذار خود باز کند، در دست اندازهای پیاپی می‌اندازد.

در لابلای داستان، که البته به یک انشای توصیفی بیشتر شبیه است، اگزوپری ناگهان مباحثی فلسفی را مطرح می‌کند و درباره‌شان به تفصیل سخن می‌گوید. انگار که کارگردان فیلمی، در میان یکی از صحنه‌های زد و خورد، فیلم را متوقف کند، تریبونی وسط صحنه بیاورد، از آن بالا برود و سخنرانی غرایی پیرامون «بودن یا نبودن" برای بینندگان بینوای فیلمش ارائه بدهد. این سخنرانی‌های گاه و بیگاه اگزوپری، خواندن متن سنگین و پر از کلمات ثقیلش را ــ که یحتمل معمول متون زمان خود بوده و الا جایزه‌ی آکادمی فرانسه را از آن خود نمی‌کرد ــ برای خواننده امروزی خسته‌کننده می‌کند.  

زمین انسانها، کتابی است که به زمان خود تعلق دارد و فرا زمانی نیست، حداقل از نظر نثر. و مثل شازده کوچولو نمی‌توان از لابلای آن هزاران تفسیر با ربط و بی‌ربط بیرون کشید. در واقع کل کتاب به طور صریح و روشن در شرح زیبایی مفتون‌کننده‌ی آسمان در چشم یک موجود بینوای زمینی است. 

1. زمین انسانها. آنتوان دو سنت اگزوپری. ترجمه سروش حبیبی. نشر نیلوفر.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...