نشر روزبهان کتاب «اتاق محقر خیال من» [Ma Pauvre Chambre de L'Imagination] اثر تدئوش کانتور [Tadeusz Kantor] را منتشر کرد.

اتاق محقر خیال من [Ma Pauvre Chambre de L'Imagination]  تدئوش کانتور [Tadeusz Kantor]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کانتور هنرمندی لهستانی و از سرآمدان هنر تئاتر در جهان به شمار می‌رود. کانتور جدای از نویسندگی و طراحی صحنه در تئاتر از نظریه‌پردازان به‌نام هنر تئاتر در جهان به شمار می‌رود که آثار و فعالیت‌های وی تأثیر زیادی بر این هنر داشته است. وی در سال ۱۹۷۵ اولی بیانیه تئاتر مرگ را منتشر می‌کند و پس از آن با اجرای نمایش «کلاس مرده» به شهرتی جهانی دست پیدا کرد. او خط هنری این نمایش را در دیگر آثار خود نیز تکرار و به نمایشنامه‌نویسی شهیر در زمینه ساخت وحشت و تنهایی در آثار هنری مبدل شد.

کتاب «اتاق محقر خیال من» ارائه دهنده مقاله‌هایی با هدف مرور زندگی و آثار کانتور بر اساس سخنان و نوشته‌های خود اوست و در موخره خود با دو متن بلند شعرگونه از وی نیز همراه شده و مروری سال‌شمار نیز بر زندگی و آثار وی دارد.

کانتور در بخشی از این کتاب می‌گوید: می‌خواهم بر جریانی تمرکز کنم که پس از عبور از «تئاتر صفر» - از مسیر «هپنینگ» و «تئاتر غیرممکن» مرا به تئاتر مرگ رساند. هر یک از این مراحل اهمیت زیادی دارد؛ و اگر من مدعی یافتن ارزش‌هایی هستم که خودم کشفشان کرده‌ام، مراقبت می‌کنم که این واقعیت را مانند یک خودبزرگ‌بینی تلقی نکنم؛ هر چند می‌دانم که من تنها کسی هستم که این راه را نشان داده‌ام و این چیزی است که در هنر خیلی به ندرت رخ می‌دهد: کشف کردن! کشف کردن در هنر به همان شکلی اتفاق می‌افتد که در علم

محمد رضا خاکی مترجم این کتاب از نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان نامدار ایران و عضو هیئت علمی گروه کارگردانی دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس است.

این کتاب را نشر روزبهان در ۱۰۷ صفحه با قیمت ۲۹ هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...