شماره 46 فصلنامه علمی فرهنگی "مترجم" با مطالبی از ناصر فکوهی، رضا رضایی، علی صلح جو، خسرو ناقد و... منتشر شد.

در این شماره می خوانیم: در باب ترجمه یک عنوان / سیاوش جمادی، ترجمه ناپذیری فرهنگی / علی صلح جو، منطق و احساس / علی خزاعی فر، مخاطب محوری در ترجمه / محمد شهبا، درآمدی بر ترجمه عهد جدید / پیروز سیار، انسان شناسی و ترجمه / ناصر فکوهی، جنگ ترجمه / دیوید رمنیک ترجمه عبدالله کوثری، تجربه یک ترجمه / شهلا حائری، تولد معادل فارسی یک اصطلاح غریب / خسرو ناقد، نکته های ترجمه و ویرایش / علی صلح جو و...

گفتگو با "رضا رضایی" مترجم آثار "جین آستن" درباره این نویسنده انگلیسی، آشنایی با کنستانس گارنت، بررسی جایگاه ادبیات ترجمه شده در نظام چندگانه ادبی و نمونه ترجمه‌هایی از عبدالله کوثری، پیروز سیار، مژده دقیقی و لیلا نصیری ها بخش های دیگر این شماره را تشکیل می دهد. ضمن اینکه سرآغاز این شماره پاسخ منوچهر انور به یکی از نقدهای صلح جو است.

این مجله گفتگویی با مجید اسدی رئیس شورای عالی ترجمه - وابسته به خانه کتاب - نیز انجام داده که حول مسائلی چون ساماندهی اوضاع ترجمه، فعالیت های این شورا و مشکلات آن است.

به گزارش مهر، "مترجم" (46) در 184 صفحه و با بهای 1500 تومان منتشر شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...