به گزارش تسنیم، اثر تازه حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی با عنوان «نظام عقلانیت سیاسی اسلام» توسط انتشارات آفتاب توسعه روانه بازار نشر شد.

این کتاب که به نوعی استخوان بندی اصلی‎اش رساله دکتری نگارنده است در چهار فصلِ: 1.معنا، مبنا و سیر تطور عقلانیت 2.عقلانیت اسلامی 3.عقلانیت سیاسی اسلام 4.تمدن نوین اسلامی و جایگاه و کارکرد عقلانیت سیاسی اسلام در شکل گیری آن، به جایگاه عقلانیت سیاسی اسلام در شکل گیری تمدن نوین اسلامی می‎پردازد.

نویسنده در بخشی از پیشگفتار کتاب دغدغه و مسئله اصلی اثر را اینگونه تبیین می‎کند:«نقطه کانونی و دال مرکزی بحث بر سر این است که اولا، می‎توان در بُعد نظری قائل به امکان شکل گیری "عقلانیت فرافلسفی" بود، عقلانیتی که نه فقط شامل همه علوم اسلامی یعنی فلسفه، کلام، فقه، اخلاق و حتی عرفان است، بلکه شامل علوم انسانی اسلامی که یکی از بال‎های آن دانش تجربی است نیز می‎شود.

ثانیا، در بُعد عملی، می‎توان قائل به شکل گیری عقلانیتی بود که فراتر از حکمت علمی است و می‎تواند در عینیت بخشی به اهداف اسلامی، وارد شبکه سازی، نظام سازی، تولید روش، تولید ابزار و تولید انواع فناوری‎های نرم شود...»

کتاب مذکور در 370 صفحه به قیمت 48هزار تومان توسط انتشارات آفتاب توسعه به تازگی روانه بازار کتاب شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...