اختصاصی کتاب‌نیوز/ info@ketanbews.com


آیت‌الله عبدالله جوادی آملی در خطبه‌ی دوم نماز جمعه این هفته قم ـ 21 تیرماه 1387 ـ بر نگارش جلد دوم مفاتیح و با تاکید بر تبیین مسائل روزمره زندگی مردم، تاکید کرد.

به گزارش کتاب‌نیوز، این استاد برجسته حوزه‌های علمیه در سخنانی ضمن تشریح برکات و آثار اعتکاف ماه رجب بر لزوم نگارش جلد دوم مفاتیح، با عنوان "مفاتیح حیات" تاکید کرد و گفت: "جلد دوّم مفاتیح الجنان جایش خالی است که إن شآءَ الله یک عدّه‌ای باید بنویسند تا معلوم بشود دین تنها این نیست که ما زیارت بکنیم و ذکری بگوییم..."

بنا بر این گزارش، مشروح سخنرانی این مفسر برجسته‌ی قرآن کریم بدین شرح است: 
"ما یک اجتهاد علمی داریم چه در بخش‌های علوم عقلی، چه در بخش‌های علوم نقلی که آن بررسی ادله و شبهات و نقد و نقض و اِبرام و نتیجه گیری‌اش یک فتوای علمی است؛ خواه در بخش نظر، خواه در بخش حکمت‌های عملی.
یک اجتهاد سیاسی - اجتماعی هم داریم که ما را ترغیب کردند به آن کار؛ آن یک شمّ سیاسی می‌خواهد، جامعه‌شناسی می‌خواهد، مردم شناسی و روانشناسی می‌خواهد تا در آن کار موفق بشویم و آن سنّت گذاریِ خوب است. این مَنْ سَنَّ سُنَّهً حَسَنِه(1) ترغیب به اجتهاد در کارهای سیاسی، اجتماعی است.

اگر دیدید امام راحل (رضوان الله علیه) آخرین جمعه ماه پر برکت رمضان را به عنوان روز قدس نامگذاری کردند این یک اجتهاد علمی نیست. این نه دلیل روائی دارد، نه دلیل قرآنی دارد،‌ نه دلیل عقلی دارد! این دلیلش مَنْ سَنَّ سُنَّهً حَسَنَه است. فرمود: هشیار باش، جامعه‌شناس باش، روان شناس باش؛ ببین فعلاً چه چیزی کم است و چه طور باید این را جبران کنی! این را می‌گویند: مَنْ سَنَّ سُنَّهً حَسَنِه. این یک اجتهاد موضوعی است، کاری به اجتهاد فقهی ندارد. گفتند: روز پانزده اسفند، روز درختکاری است. اصل درختکاری، اطلاقات ادله، عمومات ادله ؛ اَیُّ مَا رَجُلٍ سَقی سِدرَهً أو طَلْحَهً فَکَأنَّمَا سَقی مُؤمِناً مِنَ ظَمَإٍ (2)، در این بخش‌های روایات هست که بارها به عرضتان رسید ما جلد دوّم مفاتیح الجنان را لازم داریم، ولی نوشته نشده است! مفاتیح‌الجنان یک جلد است خدا غریق رحمت کند محدّث قمی و سائرین را. این یک بخش‌های عبادات و اذکار و زیارات و اینهاست. امّا دین تنها اینها نیست!

چه قدر روایات هست که درختکاری چه قدر فضیلت دارد، آبیاری چه قدر فضیلت دارد‌، تمیز کردن کوچه‌ها چه قدر فضیلت دارد؛ وقتی داری می‌روی؛ اگر دیدی یک تیغی، یک خاری، یک سنگی سر راهت است؛ پا شو، بردار، کنار بگذار. مَنْ اَماطَ عَنْ طَریقِ المُسلِمینَ اَذَاً فَهُوَ مِنْ اَهلِ الجَنِّه (3). اینقدر روایات داریم که مربوط به آداب زندگی ماست.
این جلد دوّم مفاتیح‌الجنان می‌خواهد که جایش خالی است که إن شآءَ الله یک عدّه‌ای باید بنویسند تا معلوم بشود دین تنها این نیست که ما زیارت بکنیم و ذکر. این یک گوشه دین است. گوشه دیگر هم همین ائمه فرمودند دیگر. آب دادن چه قدر سخت است؟ در باب اطعمه و اشربه ملاحظه بکنید، یک سگ تشنه‌ای را چرا فقهاء فتوا می‌دهند که اگر یک سگ تشنه‌ای را شما سیراب کردی‌، ثواب دارد؟ روی همان اطلاق روایت اِبرادُ الکَبِدَ الحَرّاء، لِکُلِّ اِبرادٍ اَجرٌ (4). مگر فقهای ما در اطعمه و اشربه فتوا ندادند که اگر سگ تشنه‌ای را شما سیراب کردی، ثواب دارد؟! روی اطلاق این است دیگر. فرمود: یک کبد تشنه‌ای را شما آب به‌اش برسانید، ثواب دارد. از این روایات که مفاتیحِ حیات ماست، فراوان است.

یک کسی خردمند است، می‌فهمد که برای اینکه ما خاک منطقه را حفظ بکنیم، کویر زدائی کنیم، زمین را حفظ بکنیم؛ پانزده اسفند را مثلاً روز درختکاری قرار دادند، این می‌شود سنّت حسنه. هفته‌ی مبارک ولی عصر (أرواحنا فداه) را هفته‌ی‌ مستضعفین قرار دادند. اینها را به‌اش می‌گویند: «سنّت حسنه». یعنی آدم بفهمد که جامعه‌ی ما چه چیزی نیاز دارد، کمبودش چه چیزی است و بعد راه پر کردنش چیست. الآن در این بخش تیر یک هفته به نام هفته‌ی بهزیستی و امثال ذلک است که سعی این آقایان مشکور باشد. عدّه‌ی زیادی از این افراد معلول و عقب افتاده‌ها و کسانی که مشکلات فراوانی دارند؛ سعی می‌کنند، دارند اداره می‌کنند. اینها می‌شود جزء سنّت حسنه. این نامگذاری نیست؛ اوّل مرداد را گفتند: روز نماز جمعه. این بدعت نیست؛ این را کسی نمی‌گوید که شارع مقدّس فرموده! این را به‌اش می‌گویند: سنّت حسنه گذاری. چون خودش فرمود: بفهم چه چیزی مورد نیاز است،‌ اقدام بکن.

.............................

(1) الکافی/ ج5 / ص 9

(2) وسائل الشیعه / ج17 / ص42

(3) بحار الأنوار / ج75 / ص50 

(4) مکارم الأخلاق / ص135 

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...