یونسکو 23 آوریل را روز جهانی کتاب و کپی رایت اعلام کرده است تا ضمن تجلیل از نویسندگان و کتاب‌های ارزشمند، نسبت به حقوق فردی مولف و ناشر تاکید کند.

به گزارش مهر به نقل از یل دیلی نیوز، 23 آوریل روز درگذشت سه نویسنده بزرگ دنیا: شکسپیر، گارسیلاسو و سروانتس در سال 1616 بوده است. این روز همچنین سالروز تولد و مرگ نویسندگان مشهوری مانند مورایس درون ، لاگزنس، ناباکوف، جوزف بلا و مانوئل والخو است.

این خبرگزاری آورده است: «قرن هاست که کتاب به دلایل مختلفی ارزشمند است. هر صفحه از کتاب که ورق می‌خورد، دنیای هر کودک و بالغی وسیع تر می‌شود. در این روز است که به نویسندگان ادای دین می‌شود. در بسیاری از کشورها امروز از نویسندگان تجلیل شده و نمایشگاه‌های کتاب برگزار می‌شود.»

همچنین "کوئیچیرو ماتسورا" دبیرکل یونسکو در پیامی به مناسبت روز جهانی کتاب آورده است:«23 آوریل 2007، روز جهانی کتاب و کپی رایت فرصت بیشتری به سیاستگذاران، گردانندگان اقتصادی و سرمایه‌داران جامعه متمدنی می‌دهد تا به ابزار منحصر بیان، آموزش و ارتباط یعنی کتاب بیشتر بها دهند ...

در خصوص نیروی هدایت کننده در پشت فعالیت‌های تولید درآمد و نقش کتاب به عنوان وسیله یادگیری و تقسیم دانش روز، بسیار سخن‌ها رفته است. البته بعد زبان شناسی نشر و وسیله بیان که در خود زبان و از طریق زبان ارایه می‌شود نیز بسیار مورد تاکید قرار گرفته و به عنوان عامل بسیار مهمی باقی مانده است ...

گفتنی است از امروز نمایشگاه های متعدد کتاب در کشورهای مختلف آغاز بکار کرده است.
 

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...