کتاب «موسای قوم زرگر» نوشته نجمه نیلی‌پور توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.

موسای قوم زرگر» نوشته نجمه نیلی‌پور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب دربرگیرنده زندگی و خاطرات موسی زرگر وزیر بهداری شورای انقلاب است.

موسی زرگر در سال ۱۳۱۴ شمسی در محله حصارطهماسب صفادشت از توابع شهریار در نزدیکی تهران متولد شد. وی در سال ۱۳۳۲ در دبیرستان مروی تهران موفق به اخذ مدرک دیپلم و سال ۱۳۴۰ مدرک دکتری حرفه‌ای پزشکی عمومی را از دانشگاه پزشکی تهران گرفت. زرگر، مدرک فوق تخصصی جراحی سینه را در سال ۱۳۴۷ از دانشگاه علوم پزشکی تهران گرفت. او در عمر خود، مسئولیت‌های مختلفی بر عهده داشت. ریاست ستاد پزشکی استقبال از امام خمینی در روز دوازدهم بهمن ۱۳۵۷، عضو شورای مرکزی و رئیس کمیته پزشکی حزب جمهوری اسلامی، عضو تیم پزشکی معالج امام خمینی، پزشک معالج رهبر معظم انقلاب در ترور نافرجام سال ۱۳۶۰، وزیر بهداری و بهزیستی شورای انقلاب، نماینده مردم شهرستان شهریار در دوره اول مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم تهران دوره دوم و پنجم مجلس شورای اسلامی، طرح ژنریک دارویی و راه اندازی اولین مرکز تحقیق و پژوهش تروما در ایران از جمله مسئولیت‌های او بود. وی همچنین برای نوسازی و احیای بیمارستان سینا (در دولت‌های مختلف) تلاش فراوانی به خرج داد. موسی زرگر در ۲۲ اسفند سال ۱۳۹۸ به دلیل عارضه قلبی از دنیا رفت.

این کتاب در دو بخش «زندگی و زمانه موسی زرگر از زبان خودش» و «آشنایی اجمالی با شخصیت و ویژگی‌های فردی موسی زرگر از زبان خانواده، دوستان و همکاران ایشان» عرضه شده است.

نیلی‌پور در مقدمه کتاب آورده است:

«برای نگارش کتاب تنها دوازده ساعت مصاحبه از دکتر زرگر در دسترس نگارنده قرار گرفت، که طی سا های ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ توسط دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری انجام شده بود. مصاحبه‌هایی که به دلیل گسست زمانی در ثبت آن‌ها، به تکرار گراییده بود و ظرف قلم راقم این سطور برای کسب ویژگی‌ها و خصوصیات شخصی ایشان تنها تا نیمه پر شد. از آنجا که خواننده با مطالعه دوازده ساعت مصاحبه به شناخت نسبی و قابل قبولی از شخصیت زرگر نمی‌رسید، نگارنده بر آن شد تا برای تکمیل مطالب کتاب، مصاحبه‌هایی با خانواده مرحوم دکتر زرگر (همسر، خلبان علی زرگر، پسر بزرگ و دکتر نازنین زرگر دختر ایشان) ترتیب دهد و در ادامه نیز با آقایان دکتر علیرضا مرندی، دکتر منوچهر متکی، نعمت زرگر و حسین یوسفی به تکمیل خلأ های این متن بپردازد.»

این کتاب با ۱۷۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۳۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...