پرل باک

22 اسفند 1384

پرل-باک

در پنج ماهگی همراه پدر که مبلّغ مذهبی بود، به چین رفت و با خانواده‌­اش در آنجا مقیم شد. خواندن و نوشتن را نزد مادر آموخت، در هفت سالگی آثار دیکنز را خواند و بسیار زود نوشتن را آغاز کرد. در پانزده سالگی به مدرسه شبانه روزی شانگهای فرستاده شد ... پیوسته در ذهن خود میان تمدن غرب و شیوه زندگی آسیایی، سنجشی به عمل می­‌آورد. همین امر موجب شد که زندگی و تمدن چین که مورد علاقه فراوانش بود، زمینه داستانهایش قرار گیرد.


پرل باک، Buck, Pearl بانوی رمان­ نویس امریکایی (1892-1973)است. پرل در پنج ماهگی همراه پدر که مبلّغ مذهبی بود، به چین رفت و با خانواده‌­اش در آنجا مقیم شد. خواندن و نوشتن را نزد مادر آموخت، در هفت سالگی آثار دیکنز را خواند و بسیار زود نوشتن را آغاز کرد. در پانزده سالگی به مدرسه شبانه روزی شانگهای فرستاده شد و از نزدیک با زندگی مردم چین آشنا گشت، سپس برای ادامه تحصیل روانه امریکا شد و پس از بازگشت در دانشگاه نانکینگ به تدریس زبان انگلیسی پرداخت و ده سال در سمت استادی باقی ماند. در 1917 با جوانی امریکایی به نام جان لاسینک باک ازدواج کرد و طی پنج سال به همراه او از مناطق شمالی کشور چین که مردمش از قحطی و تهدید شورشیان در رنج بودند، دیدن کرد. پرل باک که دوره کودکی را تحت سرپرستی زنی چینی گذرانده و نوجوانی را در شبانه روزی بسر برده بود، پس از بازگشت از امریکا، پیوسته در ذهن خود میان تمدن غرب و شیوه زندگی آسیایی، سنجشی به عمل می­‌آورد. همین امر موجب شد که زندگی و تمدن چین که مورد علاقه فراوانش بود، زمینه داستانهایش قرار گیرد.

اولین اثر
پرل باک که بسیار جلب توجه کرد و او را به شهرت رساند، کتاب خاک خوب The Good Earth (1931) است که برایش جایزه پولیتزر را به همراه آورد. آثار دیگر پرل باک یا درباره مبارزه‌­های غم‌­انگیز مردم چین معاصر است، مانند نسل اژدها Dragon Seed (1942) یا در توصیف آداب و سنن محیط جامعه چینی، مانند سراپرده زنان Pavilion of Women (1946). پرل باک در رمان عجیب و درخشان خود به نام گل صدتومانی Peony (1948) صدسال در تاریخ چین به عقب برمی­‌گردد تا بتواند زندگی یهودیان چین را در این عصر توصیف کند. وی علاوه بر داستان‌های مربوط به سرزمین چین چندین داستان نیز منتشر کرد که موضوع‌های آن به سرزمین امریکا ارتباط می‌­یابد. آثاری نیز از نوع زندگینامه انتشار داده است مانند کودکی که هرگز بزرگ نشد The Child Who Never Grew (1951) که تقریباً سرگذشت دختر اوست و دنیاهای من My Several Worlds (1954) و پلی برای عبور A Bridge for Passing (1962). پرل باک برای کودکان نیز کتاب‌های فراوانی انتشار داده است. وی در بیشتر آثار خود کوشیده است که روح و فکر مردم چین را که میان سنن کشور خود و تمایل به دنیای جدید در نوسان است، توصیف کند. شیوه نوشته پرل باک بسیار زنده و گویا است ولی عاری از ابتکار و تازگی است. وی به سبب نزدیک کردن زندگی شرق به دنیای غرب و تفاهمی که میان دو تمدن کاملاً متفاوت پدید آورده، در 1938 به دریافت جایزه ادبی نوبل نایل آمده است.

زهرا خانلری . فرهنگ ادبیات جهان . خوارزمی  معرفی کتاب نقد کتاب خرید دانلود زندگی نامه بیوگرافی

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...