«پو؛ مردی که هرگز نخندید» [Poe : a life cut short] (نگاهی متفاوت به زندگی ادگار آلن پو) نوشته پیتر آکروید [Peter Ackroyd] با ترجمه شهاب شُکروی توسط نشر آفتابکاران منتشر و راهی بازار نشر شد.

پو؛ مردی که هرگز نخندید[Poe : a life cut short] نوشته پیتر آکروید [Peter Ackroyd]

به گزارش کتاب نیوز به نقل ازمهر، کتاب پیش‌رو، با رویکرد زندگی‌نامه‌نویسی نوشته شده و شخصیت ادگار آلن پو نویسنده مهم آمریکایی را از زاویه‌ای تاریخی‌اجتماعی مورد مطالعه قرار داده است. پو نویسنده‌ای است که قالب داستان کوتاه، علمی‌تخیلی و داستان پلیسی، مدیون کشف و شهودهای او هستند. پیتر آکروید در کتاب خود، هیچ‌گاه پوی نویسنده را از پوی واقعی جدا نکرده و به گفته ناشر نسخه فارسی کتاب، در شرح زندگی‌ او به همان اندازه که دقت به کار برده، صداقت را هم به کار گرفته است.

ادگار آلن پو زندگی غم‌انگیز و تراژیکی داشته و ظاهرا حیاتش با مرگ زنان گره خورده بوده است. این‌نویسنده وقتی ۲ ساله بود مادرش را و وقتی ۲۰ ساله بود، مادرخوانده‌اش را از دست داد. همسرش ویرجینیا هم مانند مادر پو با بیماری سل از دنیا رفت. پیتر آکروید می‌گوید مرگ این زنانِ زندگی پو، و همچنین کودکی نداشته پو، از جمله عواملی بودند که باعث خلق داستان‌های سیاه و عجیب و غریب او شدند.

آلن پو با داستان «کلاغ» به شهرت رسید و در ۴۰ سالگی در بیماری و انزوا درگذشت.

«قربانی»، «یتیم»، «دانش‌آموز»، «افسر»، «روزنامه‌نگار»، «ویراستار»، «مردی که هرگز نخندید»، «پرنده»، «رسوایی»، «زنان»، «آخرین سال» و «تصاویر» عناوین فصول کتاب «پو؛ مردی که هرگز نخندید» هستند که زندگی و آثار این‌نویسنده را تشریح می‌کنند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

ازجمله تاثیرگذارترین داستان‌های ترس‌آور پو که از روح او نشئت می‌گرفت «سقوط خاندان آشر» بود. این داستان نمونه‌ای خوب از داستان کوتاه در زمان خود و نیز نمونه‌ای از نثر مسجع است. یکی از دلایلی که نویسندگان مختلف از جمله بودلر و مترلینگ پو را تحسین کردند، همین داستان بود. داستان در خانه‌ای خیالی و ترسناک اتفاق می‌افتد، خانه‌ای که اصلا وجود خارجی ندارد. داستانی سراسر سیاهی و تاریکی.

رادریک آشر آخرین بازمانده خاندان تباه شده آشر و مالک عمارتی قدیمی و به گفته پو «عمارتی آزاردهنده و سراسر رکود، سستی و کسالت» است. رادریک، که مبتلا به بیماری ترس و بیگانه‌هراسی است، با خواهرش مَدلین در این خانه زندگی می‌کند. مدلین هم درگیر «مرضی سخت و طولانی» است، مرضی که هیچ پزشکی نمی‌تواند درمانش کند. در حالی که راوی داستان _ دوست رادریک _ در خانه است، مدلین می‌میرد و رادریک تصمیم می‌گیرد جسد او را دو هفته در تابوتی در یکی از سردخانه‌های عمارت نگه دارد. در ادامه داستان، گاه «صدای ناله و خراش دادن جایی» به گوش می‌رسد.

این‌کتاب با ۲۲۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...