کتاب «گونتر گراس در تیررس؛ اسناد اشتازی» که درباره گونترگراس و تعقیب او توسط سازمان پلیس مخفی آلمان شرقی موسوم به اشتازی است، به زودی منتشر می‌شود.

به گزارش ایبنا به نقل از خبرگزاری آلمان، بر مبنای مطالب مندرج در آن، سازمان پلیس مخفی آلمان شرقی موسوم به اشتازی، سالیان درازی این نویسنده مشهور و برنده نوبل ادبی را زیر نظر داشته است.

این مراقبت‌ها از زمان نوشتن نامه‌های اعتراض‌آمیز «گراس» بر علیه ساخت دیوار برلین از آگوست 1961 آغاز شده و تا زمان اتحاد دو آلمان در سال 1989 ادامه داشته است.

پس از اجرای نمایشنامه «عوام تمرین شورش می‌کنند»، با موضوع قیام مردمی 17 ژوئن 1953 ،گراس به عنوان یک دشمن دولت قلمداد می‌شد. پلیس اشتازی همه تلاش خود را کرده بود تا از اجرای این نمایشنامه در ژانویه 1966 در برلین غربی ممانعت به عمل آورد. در سال‌های 1974 تا 1978 گراس ترتیبی داد تا گردهمایی نویسندگان نه چندان شناخته شده دو آلمان در زمان جمهوری دموکراتیک آلمان، در خانه های شخصی شان انجام شود.

پس از سلب حق تابعیت از «وولف بیرمان»، بسیاری از نویسندگان متحد وی مجبور به ترک آلمان شرقی شدند.گراس پس از آن تلاش کرد که با نویسندگان جوان ،محفل کتابخوانی جدیدی را در آلمان شرقی به راه اندازد که اشتازی مانع آن شد.در سال 1980 وزارت امنیت کشور حکم ممنوعیت خروج گراس از کشور را صادر کرد که البته این حکم به دلایل مهم سیاسی به اجرا در نیامد.
 
این در حالی است که هفته نامه آلمانی «سایت» پیش از انتشار این کتاب اقدام به انتشار بخش‌هایی از آن کرده است.به گفته گراس، میزان مراقبت‌های اشتازی به حدی بوده که این نویسندگان که همیشه از برلین غربی وارد کشور می‌شدند، متوجه آن نبودند .در جریان دیدار با نویسندگان آلمان دموکراتیک ،گراس و سایر همکارانش از خیابان «فریدریش» و مسافتی بیشتر و کمتر در آن اطراف، به شکل مشهودی توسط پلیس همراهی می‌شدند.

اطلاعاتی که در مورد اشتازی به صورت مستند در آمده، به «هانس مارکوآردت» ناشر، «هرمان کانت» نویسنده و «منفرد وکورت» کارگردان تعلق دارد.طبق اظهارات گراس، وی هرگز به این مسئله فکر نکرده بود که «مارکاردت» یک خبرچین دائمی برای اشتازی بوده است.برای او بسیار تعجب برانگیز بود که «هرمان کانت» در سال 1961 نخستین گزارش را در مورد وی داده است.

این کتاب توسط انتشارات «سی اچ لینک» شهر برلین در تاریخ 12 مارس (21 اسفند) منتشر می‌شود.

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...