آنچه باید راجع به شهر بدانیم! | اعتماد


در وهله نخست مواجهه با کتابی 620 صفحه‌ای در قطع وزیری با عنوان خشک و خسته‌کننده «گزیده مطالعات شهری» [The Blackwell city reader] احتمالا هیچ جذابیتی در مخاطب غیر متخصص برنمی‌انگیزد. اما کافی است این احساس منفی اولیه را نادیده بگیریم و از جلد کتاب بگذریم و دست‌کم نگاهی به فهرست کتاب بیندازیم. شهر چیست؟ راجع به آن چه می‌دانیم؟ چه چیز باید بدانیم؟ اصلا چه ضرورتی دارد که بدانیم؟ شهر جایی است که بیشتر ما در آن زندگی می‌کنیم. ما معمولا به تاریخ خیلی توجه داریم، به اینکه در گذشته چه اتفاقی افتاده، چه وقایعی رخ داده، چه کسانی آمده‌اند و چه کسانی رفته‌اند. خیلی هم خوب است. اما ما انسان‌ها، در کنار اینکه موجوداتی زمان‌مند و تاریخ‌مند هستیم، مکان‌مند هم هستیم و در جغرافیای خاصی زندگی می‌کنیم. اما چنان که باید به آن توجه نداریم.

گزیده مطالعات شهری» [The Blackwell city reader]  سوفی واتسن [Sophie Watson]

این جغرافیا و مکان، در روزگار کنونی، همین شهرها هستند، شهرهایی که درباره اینکه مدرن هستند یا خیر، حرف و حدیث بسیار است. برخی معتقدند، ما کماکان در شهرهای گذشته یا روستاهای بزرگ شده زندگی می‌کنیم، عده‌ای هم معتقدند که خیر، این‌طور نیست. درست است که شهرهای امروزی ما با متروپل‌های مدرن و سوپر مدرن مثل لندن و پاریس و نیویورک قابل مقایسه نیست، اما تردیدی نیست که این شهرهای جدید، با شهرهای قدیمی هم متفاوت است و سازوکارها و روابط و مناسبات و فضاهای شهری آنها با شهرهای سنتی، زمین تا آسمان فرق می‌کند. بر این اساس می‌توان همسو با آنهایی شد که معتقدند که شهرهای ما هم مدرن شده‌اند، منتها سبک و سیاق خودمان و البته با اشکالاتی اساسی و بهتر است به جای اینکه مدام بگوییم، اینها شهر نیست یا هنوز مانده تا شهر شود، بکوشیم همین چیزی را که هست، بشناسیم و توضیح دهیم.

ما شهرهای خود را نمی‌شناسیم و درباره آنها بسیار کم می‌دانیم و کمتر از آن مطالعه می‌کنیم. شهرها فقط مجموعه‌ای از خانه‌ها و ساختمان‌ها و خیابان‌ها و کوچه‌ها و اتوبان‌ها و برج‌ها و پارک‌ها و ... نیستند. قضیه پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. شهرها فضاهایی هستند برای نحوه خاصی از بودن و شدن انسان‌ها، عرصه‌هایی که در آنها مکان و زمان و انسان با همه پیچیدگی‌ها و ابعادش باهم گره می‌خورند و حیات بشری را به شیوه‌ای خاص امکان‌پذیر می‌کنند. کتاب گزیده مطالعات شهری، کوششی است برای توضیح شهرها به این معنا و از همین رو، کوشیده ابعاد یا وجوه گوناگون شهر و حیات شهری را مد نظر قرار دهد.

کتاب در اصل ویراست دوم (2010) گزیده متون شهری انتشارات بلک ول است که توسط‌ گری بریج استاد جغرافیای اجتماعی و برنامه‌ریزی شهری در دانشگاه بریستول بریتانیا و سوفی واتسن [Sophie Watson] استاد جامعه‌شناسی دانشگاه اوپن در همین کشور گردآوری و ویرایش شده و اعظم خاتم و فرشید مقدم سلیمی، ترجمه‌های فارسی مقالات را ویرایش کرده‌اند و نشر نی آن را منتشر کرده است. کتاب بعد از مقدمه کوتاه ویراستاران فارسی و ویراستاران انگلیسی از 5 بخش و 38 مقاله و مقدمه‌هایی بر هر یک از بخش‌ها تشکیل شده که ویراستاران انگلیسی این مقدمه‌ها را نوشته‌اند.

دو بخش نخست کتاب، شامل مباحث یا به تعبیر دقیق‌تر رویکردهای جدیدتر به مقوله شهر است. بخش اول با عنوان مادیت‌های شهر نوشته‌هایی درباره اقتصاد شهری است. مقالات این بخش نوشته متفکران شناخته‌شده‌ای چون فردریش انگلیس، دیوید هاروی و مانوئل کاستلز هستند. دو رویکرد عمده نوکلاسیک و مارکسیستی به مقوله اقتصاد سیاسی شهر در این بخش معرفی می‌شوند. ایمان واقفی و آلما بهمن‌پور مترجمان مقالات این بخش هستند. بخش دوم کتاب با عنوان جابه‌جایی، شهر را به عنوان مجموعه‌ای پویا و در حال حرکت (خواه به لحاظ اجتماعی و خواه به لحاظ مادی) مورد بررسی قرار می‌دهد. گئورگ زیمل، میشل دوسرتو، آرجون آپودورای و نایجل تریفت از نویسندگان مشهور مقالات این بخش هستند و امیر طهرانی و پریا نگهداری کیا مترجمان آنها.

بخش سوم کتاب به مقوله تقسیم‌بندی و شکل‌گیری تفاوت در شهر اختصاص دارد. شهر به عنوان مکانی طراحی شده و شکل گرفته، از قسمت‌های متفاوت تشکیل شده. این تقسیم‌بندی مبناهای مختلف دارد، مثل تقسیم بر اساس شیوه کاربری فضاهای شهری (محلات، مناطق تجاری، مراکز اداری و ...) یا تقسیم بر اساس سطح اقتصادی و طبقاتی ساکنان شهر یا ... مایک دیویس، میشل فوکو، نیل اسمیت، ویلیام جولیوس ویلسن از نویسندگان مقالات این بخش هستند و بهرنگ صدیقی مترجم این مقالات است. بخش چهارم کتاب درباره مردمان و فرهنگ‌های شهری است. حیات عمومی و فرهنگی شهرها و بازنمایی آن در آثار هنری و ادبی و معماری اصلی‌ترین مباحث این بخش هستند. ریچارد سنت، جین جیکوب، فرانکو مورتی از نویسندگان این بخش هستند و مقالات ایشان و سایر نویسندگان این بخش را نسترن صارمی به فارسی ترجمه کرده. بالاخره کتاب با بخشی پیرامونی برنامه‌ریزی و سیاست شهری به پایان می‌رسد که مقالات این بخش را فرشید مقدم سلیمی و پریا نگهداری کیا به فارسی ترجمه کرده‌اند.

گزیده مطالعات شهری، اثری جامع و خواندنی برای آشنایی با شهر از جنبه‌های مختلف است. مقالات این کتاب بسیار سطح بالا و عمیق هستند و چشم‌اندازی نو و اطلاعاتی وسیع پیرامون شهر و آنچه باید راجع به آن بدانیم، در اختیار ما می‌گذارند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...