کتاب "درباره‌ی نمایش" ژان پل سارتر با ترجمه‌ی ابوالحسن نجفی پس از 30 سال دوباره منتشر شد.

ترجمه‌ی "درباره‌ی نمایش" ژان پل سارتر پیش‌تر در سال 1357، یک‌بار منتشر شده است.

نجفی در بخش «چند کلمه از مترجم» کتاب آورده است: این کتاب در دو بخش تنظیم شده؛ بخش نخست که حاوی مقاله‌ها، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هاست و به مسائل اساسی و کلی تئاتر می‌پردازد و بخش دوم که بحث درباره‌ی آثار نمایشی خود سارتر است و جنبه‌ی اختصاصی‌تر و محدودتری دارد.

همچنین در پشت جلد کتاب در توضیحاتی درباره‌ی آن آمده است: اولین نمایش‌نامه‌ی ژان پل سارتر در سال 1940 نوشته شد و آخرین نمایش‌نامه‌ی او در سال 1965 بر صحنه آمد. در طی این مدت، سارتر در زمینه‌ی نمایش، فعالیت‌های بسیار دیگری هم داشته است؛ مانند سخنرانی، مقاله، مصاحبه، یادداشت، نقد و جز این‌ها که در نشریات مختلف پراکنده بوده و حتا بعضی مفقودشده به حساب می‌آمده است. دو نفر از محققان کوشا با تحمل زحمات بسیار توانستند آن‌ها را گرد آورند و بعضی را، اگر متن اصلی مفقود شده بود، از زبان‌های دیگر ترجمه کنند و در سال 1973 در مجموعه‌ای به چاپ برسانند. کتاب حاضر ترجمه‌ی فارسی عمده‌ی مقاله‌های آن مجموعه است.

به گزارش ایسنا، "درباره‌ی نمایش" در شمارگان چهارهزار نسخه از سوی انتشارات نیلوفر تجدید چاپ شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...