رمان «عقرب‌ها» [Scorpions] نوشته والتر دین مایرز [Walter Dean Myers] با ترجمه شیدا رنجبر توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

عقرب‌ها» [Scorpions] والتر دین مایرز [Walter Dean Myers]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۱۹۸۸ منتشر شده است.

والتر دین‌مایرز نویسنده این‌کتاب، خود از مولفان سیاه‌پوست آمریکایی است که متولد سال ۱۹۳۷ و درگذشته به سال ۲۰۱۴ است. این‌نویسنده یکی از نویسندگان سیاه‌پوست ادبیات معاصر کودک و نوجوان آمریکاست. از این‌نویسنده، پیش‌تر ترجمه رمان «دیو» با ترجمه‌ همین‌مترجم توسط نشر پیدایش منتشر شده که آن‌کتاب هم درباره نوجوانان سیاه‌پوست آمریکاست. «دیو» قصه نوجوان سیاه‌پوستی به‌نام استیو هارمون است که به جرم قتل در زندان به سر می‌برد. بسته به نتیجه محاکمه، شاید استیو تا آخر عمرش مجبور باشد در زندان بماند. او در این مکان محدود، با نوجوانان و جوانان بزهکار دیگری هم آشنا می‌شود.

در «عقرب‌ها» قصه درباره نوجوان سیاه‌پوستی به‌نام جمال است که برادر بزرگ‌ترش رندی رئیس یک‌باند قاچاق مواد مخدر است. رندی با حکم سنگین دادگاه روبرو می‌شود و مادر خانواده ناچار می‌شود برای تامین هزینه دادگاه تجدیدنظر پسرش، به‌سختی کار کند. از طرفی مدیر مدرسه جمال، او را یک‌دانش‌آموز اصلاح‌ناپذیر می‌داند و باقی دانش‌آموزان را از دوستی با او منع می‌کند. مدیر منتظر فرصتی هم هست که جمال را اخراج کند.

در چنین‌وضعیتی جمال، نوجوانی سردرگم است. در همین‌شرایط یکی از دوستان رندی پیدایش می‌شود که بچه‌ای ناخلف، دعوایی و کم‌عقل است و پیشنهاد غافلگیرکننده و خطرناکی به جمال می‌دهد. اگر جمال این‌پیشنهاد را قبول کند همه مشکلات زندگی‌اش حل می‌شود اما پیشنهاد آن‌بچه به‌قدر کافی خطرناک است که اگر گیر بیافتد همه‌چیز را از دست بدهد...

رمان «عقرب‌ها» ۲۰ فصل دارد و برنده دیپلم افتخار جایزه نیوبری شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

احساس خوبی داشت که کار داشت. وقتی مردم می‌آمدند توی مغازه، ازش چیز می‌پرسیدند. مثلا نان کجاست، یا یک بسته سوسیس چند است. جواب همه سوال‌های‌شان را نمی‌دانست، ولی بعضی‌های‌شان را هم می‌دانست، و از اینکه مردم از او سوال می‌پرسیدند باعث می‌شد احساس خوبی بکند.

همه مشتری‌ها نمی‌خواستند خریدهای‌شان را برای‌شان ببرد. فقط چند تایی از آنها خواستند. یک‌خانم که یک کارتن پُر، چیزهای سنگین خریده بود گفت برایش تا خانه ببرد. تمام راه جمال می‌ترسید تا رسیدن به خانه کارتن را بیندازد.

اول کارتن را روی شانه‌اش گذاشت، ولی خیلی درد گرفت. بعد مثل مردهای آفریقایی که توی تلویزیون دیده بود گذاشتش روی سرش، ولی این بدتر بود. هم سرش خیلی درد گرفت و هم دست‌هایش از اینکه باید کارتن را بالا نگه می‌داشت خسته شدند. ولی چیزی نگفت، چون نمی‌خواست کارش را از دست بدهد.

این‌کتاب با ۲۰۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...