کتاب «درآمدی بر عدالت کیفری» [Criminal justice : a very short introduction] از سوی سازمان سمت برای دانشجویان، استادان و قضات و وکلای رشته حقوق کیفری و جرم شناسی منتشر شد.

درآمدی بر عدالت کیفری» [Criminal justice : a very short introduction]  اثر جولین رابرتس [Julian V. Roberts]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «درآمدی بر عدالت کیفری» اثر جولین رابرتس [Julian V. Roberts] به همت مجید قورچی بیگی ترجمه و از سوی سازمان سمت در 144 صفحه، با شمارگان 500 نسخه و قیمت 24 هزار تومان منتشر شد.

كتاب حاضر برای دانشجویان رشته حقوق در مقطع کارشناسی ارشد به عنوان منبع کمک‌درسی، درس «تحولات حقوق کیفری» به ارزش 2 واحد و در مقطع دکتری برای درس «جامعه‌شناسی کیفری» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهي و رشته فقه و حقوق اسلامی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند.

مترجم در پیشگفتار آورده است: «عدالت کیفری یکی از حوزه‌های مهم علوم جنایی تجربی است؛ حوزه‌ای که اتفاقاً در بحث‌های علوم جنایی در ایران درباره آن کمتر تأملات نظری و پژوهش‏های تجربی صورت گرفته است. در این کتاب، مفهوم عدالت کیفری نه از بعد فلسفی و هستی‏شناختی (آنتولوژیک) بلکه از حیث جامعه‌شناسی کیفری بررسی می‏شود. حوزه عدالت کیفری بر آسیب‏شناسی فرایندهای نظام عدالت کیفری، از وقوع جرم تا اجرای کیفر و پیامدهای پس از آن و همچنین کنشگران و نهادهای کیفری از جمله پلیس، دادستان، دادگاه‌ها، زندان‌ها، نهادهای تعیین کیفر و اجرای مجازات متمرکز است. علاوه بر این، موضوعاتی مانند بزه‌دیده و نقش آن در فرایند کیفری، صلاحدید قضایی، الگوهای رسیدگی‌های کیفری و کیفردهی، محکومیت‌های نادرست در فرایند کیفری و بسیاری دیگر از موضوعاتی از این دست، در حوزه عدالت کیفری بررسی می‌‏شود.»

کتاب حاضر از مجموعه کتاب‌های انتشارات آکسفورد با عنوان «درآمدی بسیار کوتاه» است. در این مجموعه، نویسندگان شاخصی درباره موضوعات متنوعی در حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی قلم زده‏اند. چند جلد از این مجموعه نیز درباره موضوعات علوم جنایی است که کتاب پیش‌ رو یکی از آن عناوین است.

مترجم نویسنده را چنین معرفی می‌کند: «نویسنده کتاب، آقای جُولیَن رابِرتس، از متخصصان سرشناس حوزه عدالت کیفری و به ویژه حوزه کیفردهی در انگلستان است که در این خصوص تجربه‌های نظری و کاربردی گسترده‌ای دارد. وی در فاصله سال‌های 2008 تا 2018 عضو «شورای کیفردهی انگلستان و ولز» بوده است. همچنین در حال حاضر دستیار سردبیر مجله اروپایی جرم‌شناسی است. حوزه اصلی فعالیت وی عدالت کیفری و موضوع کیفردهی است و در این رابطه هشت کتاب به رشته تحریر درآورده است که جدیدترین آن با همکاری مشترک ریچارد فریز با عنوان سزای گذشته را دیدن است که در انتشارات آکسفورد چاپ شده است. همچنین ایشان استاد مدعو مراکزی از جمله دانشکده حقوق دانشگاه مینه‌سوتا، برنامه حقوق عمومی اروپایی دانشگاه آتن، مؤسسه جرم‌شناسی دانشگاه کمبریج، دانشکده حقوق دانشگاه آزاد بروکسل، دانشکده حقوق کالج سلطنتی لندن و دانشکده حقوق دانشگاه کاتولیک لیون فرانسه نیز بوده است. وی مسئول «پروژه پیشینه کیفری» در مؤسسه روبینا در دانشکده حقوق دانشگاه مینه‌سوتاست. در این پروژه چندساله، در خصوص استفاده از محکومیت‌های پیشین در رهنمودهای کیفردهی امریکا پژوهش می‏شود. دستاوردهای این پروژه به زودی در قالب کتابی با همکاری ریچارد فریز در انتشارات آکسفورد به چاپ خواهد رسید. وی پروژه بین‌المللی دیگری نیز در خصوص مجرمان محکوم به جرایم متعدد به انجام رسانده است که منجر به چاپ مجموعه مقالاتی در سال 2017 در نشر آکسفورد شده است. این مجموعه مقالات با عنوان بیش از یک جرم: کیفردهی مجرمان محکوم به جرایم متعددبا همکاری جسپر ری‌برگ و جان دو کی‌جسر چاپ شده است. آخرین پروژه بین‌المللی ایشان نیز در قالب کتابی با عنوان کیفردهی پیش‌بینی‌پذیر در سال 2019 در انتشارات هارت و آکسفورد به چاپ رسیده است.»

این کتاب را می‏‌توان در دوره‌های تحصیلات تکمیلی رشته حقوق کیفری و جرم‌شناسی و به عنوان منبعی برای درس «جامعه‌شناسی کیفری» استفاده کرد.

نویسنده در مقدمه خود می‌نویسد: «نوشتن «درآمدی بسیار کوتاه» برای دانشگاهیان که به مجلدهای نسبتاً مجللِ صدهزار واژه‌ای عادت دارند و قادرند قضاوت‌هایشان را همراه با صفحاتی مملو از پاورقی‌ها توصیف (و تدقیق) کنند، بسیار چالش‌برانگیز است. مجلد مربوط به عدالت کیفری به طور ویژه دشوار است؛ زیرا نظریه، ساختار و رویه در عدالت کیفری در سراسر جهان و در نظام کامن‌لا و نظامِ حقوقِ نوشته بسیار متشتت و پراکنده است. حتی در درونِ نظام کامن‌لا نیز عدالت کیفری، برای مثال در مقام مقایسه بین کالیفرنیا و کاردیف، بسیار متفاوت است. علاوه بر این، پژوهش در عدالت کیفری با ایدئولوژی و پندار ممزوج شده است. بسیاری از پژوهشگران درباره موضوعاتی چون مجازاتِ مرگ یا نقش بزه‌دیده دیدگاه‌های قطعی دارند. این ناهماهنگی دو علت دارد: محدودیت‌های پژوهش در عدالت کیفری و سیاست‌زده بودن ماهیت این موضوع. پژوهش تجربی نتوانسته است به بسیاری از پرسش‌های مهم در حوزه عدالت کیفری پاسخ‌های مشخصی بدهد؛ هرچند شواهد و مدارک در این خصوص در حال افزایش است. می‌توانیم در خصوص اینکه چه چیزی مؤثر است و اینکه مشکلات و راه‌حل‌ها چیستند، نتیجه‌گیری‌های به نحو معقول مطمئن ارائه دهیم. در خصوص موضوع‌های مناقشه‌آمیز تلاش کرده‌ام تا مواضع اجماعی را منعکس کنم و آخرین یافته‌های پژوهشی را مدنظر قرار دهم. با توجه به تعدد ارکان و مراحل عدالت کیفری، مجبور بوده‌ام که گزینشی عمل کنم؛ زیرا در هر فصل خاص فقط می‌توان درباره تعداد محدودی از موضوعات بحث کرد. در هر جایی که به آمار اشاره کرده‌ام، از میان چندین کشور، از کشور خاصی شاهد مثال آورده‌ام. گاه به سیاست‌ها و رویه‌های نظام عدالت کیفری و میزان تعارضشان با افکار عمومی اشاره کرده‏ام و گاه به حوزه‌هایی پرداخته‏ام که ذهنیت‌های عمومی از عدالت کیفری به شدت از واقعیت دور می‌شود. هدف من در این کتاب، معرفی ارکان کلیدی نظام عدالت کیفری به خوانندگان است. هرچند بهترین مقدمه بر عدالت کیفری، حضور در یک دادگاه کیفری شلوغ و تماشای نمایش در حال اجراست.»

در پشت جلد این اثر نیز آمده است: «عدالت کیفری در این کتاب به مفهوم مطالعه فرایندها و نهادهای نظام عدالت کیفری است که عدالت کیفری را نه از بعد فلسفی و هستی‌شناختی (آنتولوژیک)، بلکه از نظر جامعه‌شناسی کیفری تحلیل می‌کند. حوزه عدالت کیفری افزون بر آسیب‌شناسی فرایندهای نظام عدالت کیفری- از وقوع جرم تا تعین و اجرای کیفر و پیامدهای پس از آن – برمطالعه نهادهای نظام عدالت کیفری از جمله پلیس، دادستان، دادگاه‌ها، زندان‌ها، نهادهای اجرای مجازات، تمرکز دارد. همچنین، بزه‌دیده و نقش آن در فرایند کیفری، صلاح‌دید قضایی، الگوهای رسیدگی کیفری و کیفردهی، محکومیت‌های نادرست، از دیگر موضوعات مورد مطالعه در این حوزه است. مطالعه این کتاب به دانشجویان رشته حقوق کیفری و جرم‌شناسی، قضات، وکلا، سایر دست‌اندرکاران نظام کیفری و جامعه‌شناسان پیشنهاد می‌شود.»

................ هر روز با کتاب ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...