کتاب «روزنه‌ای به اتاق‌های دربسته؛ پژوهشی بی‌پرده درباره رابطه خبرنگار و دیپلمات با اتکا به مذاکرات وین» نوشته کتایون لامع‌زاده توسط نشر ثالث منتشر و راهی بازار نشر شد.

روزنه‌ای به اتاق‌های دربسته؛ پژوهشی بی‌پرده درباره رابطه خبرنگار و دیپلمات با اتکا به مذاکرات وین کتایون لامع‌زاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نویسنده این‌کتاب، خبرنگار و مدیرکل اخبار داخلی خبرگزاری ایرنا است که در پیشگفتار کتاب گفته چیزی که بیش از همه‌چیز در مذاکرات هسته‌ای ایران توجه‌اش را جلب می‌کرد، مذاکره‌کننده ارشد آمریکا، وندی شرمن بود؛ زنی ریزنقش و موسفید با نگاه‌های سرد و سخت. با کنجکاوی لامع‌زاده درباره این‌زن عجیب و مرموز، او سراغ شرح حال و کتاب‌های مربوط به شرمن رفت و از این‌که متوجه شد همسر این‌زن، یک‌روزنامه‌نگار است تعجب کرد. او این‌مساله را که یک‌دیپلمات و یک‌خبرنگار چگونه می‌توانند زیر یک سقف زندگی کنند، هم عجیب و هم مضحک دید. اما در ادامه وقتی بیشتر مطالعه کرد متوجه شد همسر شرمن، سال‌هاست روزنامه‌نگاری را رها کرده و وارد تجارت شده است.

لامع‌زاده پس از آن، هزاران صفحه خواند و پژوهش کرد تا در نتیجه، کتاب «روزنه ای به اتاق‌های در بسته» حاصل شد. او در این‌زمینه منابع غیرفارسی و غیر ایرانی را مطالعه کرد و این‌کتاب را درباره بخشی از مذاکرات وین نوشته که مربوط به مذاکره‌کنندگان ایرانی هستند. او می‌گوید هر رویداد بین المللی حتما دو شخصیت ثابت دارد؛ خبرنگار و دیپلمات. نقش آنها هم تا حد زیادی شبیه به یکدیگر است. هر دو دنبال کسب اطلاعات‌اند، ولی با هدف و روشی متفاوت. رویدادهای جهانی سوژه هر دو است ولی شیوه کسب و پردازش خبر بین‌شان تفاوت دارد. خبرنگار باید سریع خبر را به مخاطب برساند که همان مردم یا خوانندگان‌اند، اما دیپلمات خبرش را به دستگاه دیپلماسی می‌دهد. تاثیر خبر خبرنگار فوری و آنی است، اما نتیجه خبر دیپلمات بعد از مدتی مشخص می‌شود. از نظر نویسنده کتاب پیش‌رو، این‌دو از دو دنیای متفاوت در رویدادی بین المللی به هم می‌رسند.

در کتاب پیش‌رو، پاسخ برخی از سوالات مرتبط با تفاوت دیپلمات‌ها و خبرنگارها در مصاحبه با دیپلمات‌هایی چون محمدجواد ظریف و حمید بعیدی‌نژاد جستجو شده است. این‌کتاب نتیجه فعالیت ۳ ساله نویسنده آن در زمینه تحقیق و پژوهش درباره مساله دیپلمات _ خبرنگار است.

«روزنه‌ای به اتاق‌های دربسته»، ۷ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «دیپلمات در نقش خبرنگار»، «روزنامه‌نگار در نقش دیپلمات»، «روزنامه‌نگاران و طعم دیپلماسی رسانه‌ای»، «دیپلماسی رسانه‌ای در کاخ سفید»، «بازی رسانه و دیپلماسی در توافق هسته‌ای»، «حضور دیپلمات‌ها در رسانه‌های مجازی» و «اقتضائات حضور دیپلمات‌های ایرانی در دنیای مجازی».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

هنگامی که اوباما در ماه اکتبر برنده جایزه صلح نوبل شد، او چند متن سخنرانی برایش نوشت که همگی تاکیدی بر استفاده عادلانه از زور بودند، با این استدلال که رئیس‌جمهور هرگز نمی‌تواند مهاتما گاندی یا مارتین لوترکینگ باشد.
پاور روی دیوار اتاقش یک‌نسخه از متن سخنرانی با حاشیه‌نویسی اوباما را آویزان کرده است. او کم‌کم برند خود را ساخت.
بن رودز معاون مشاور امنیت ملی گفت، اوباما کم‌کم عادتش شد که بپرسد «سامانتا در این‌باره چه فکر می‌کند؟» حتی اگر سامانتا آن‌جا نبود، باز هم رئیس‌جمهور می‌خواست نظر او را بداند. صدایش را می‌توانستید بشنوید.
برخلاف رابرت گیتس وزیر دفاع و جو بایدن معاون رئیس‌جمهور و دیگرانی که از سیاست خارجی برخاسته بودند، پاور به جنبش‌های مدنی وصل بود و نه رهبران سیاسی.
این‌تفاوت و شکاف در مارس ۲۰۱۱ واضح‌تر شد، هنگامی که ماهواره جاسوسی آمریکا نشان داد ارتش معمر قذافی به سمت بنغازی در شرق محل استقرار نیروهای مخالف دولت لیبی در حرکت است.

این‌کتاب با ۲۶۰ صفحه، شمارگان ۴۴۰ نسخه و قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...