ژان باتیست دلامو [Jean-Baptiste Del Amo]، نویسنده فرانسوی برای نگارش رمان «پسر آن مرد» [Le Fils de l’Homme] برنده جایزه ادبی رمان فناک [Fnac 2021] فرانسه در سال 2021 شد.

ژان باتیست دلامو [Jean-Baptiste Del Amo] پسر آن مرد» [Le Fils de l’Homme]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هیئت داوران جایزه ادبی فناک فرانسه، جایزه بیستمین دوره این رقابت ادبی را به رمان «پسر آن مرد» نوشته ژان باتیست دلامو، نویسنده فرانسوی اعطا کردند.

رمان «پسر آن مرد» که از سوی انتشارات گالیمار در ضمن مجموعه «بلانچ» منتشر شده، روایت زندگی مردی است که بعد از چندین سال ناپدیدشدن از زندگی همسر و پسرش دوباره سروکله‌اش پیدا می‌شود و آن‌دو را با خود به دل کوه‌ -جایی که خودش با پدر بی‌رحمش بزرگ شده- می‌برد و دستورات و قوانین سخت‌گیرانه‌ خود را در زندگی آن‌ها اعمال می‌کنند.

این رمان پیش از این به فهرست بیست کتاب پرفروش مجله لیورابدو راه یافته و نیز در مجله‌های فرانسوی معتبری چون لوپوئن و تلرما جزء رمان‌های منتخب و برتر قرار گرفته بود.

ژان پاتیست دلامو، نویسنده متولد شهر تولوز فرانسه و 39‌ساله است. او پیش از این برای نگارش رمان «یک آموزش آزاد» در سال 2008 موفق شده بود جایزه گنکور برای رمان اول و نیز جایزه فراسوا موریاک آکادمی فرانسه را از آن خود کند. جایزه جوان‌ترین نوییسنده زبان فرانسه در سال 2006، جایزه ساد در سال 2013 و جایزه کتاب اینتر و جایزه کتاب‌خانه‌های نانسی لوپوئن در سال 2016 از دیگر جوایزی هستند که این نویسنده فرانسوی تاکنون برنده شده است.

جایزه فناک از جوایز معتبر فرانسوی است که در سال 2002 توسط مرکز اطلاع‌رسانی فناک راه‌اندازی شد و برنده آن توسط کتابفروشی‌های معتبر فرانسوی که شامل 400 کتابفروشی می‌شوند و نیز 400 عضو رسمی مرکز فناک انتخاب و معرفی می‌گردد.

سال گذشته رمان «بتی» نوشته تیفانی مک‌ دنیل، نویسنده امریکایی موفق به دریافت جایزه فناک در سال 2020 شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...