ترجمه فارسی رمان «آن نام دیگر» [Det andra namnet : Septologin I-II] اثر یون فوسه [Jon Fosse] نویسنده برنده نوبل ادبیات با ترجمه ایمان امیرتیمور توسط نشر برج راهی بازار کتاب شد.

آن نام دیگر» [Det andra namnet : Septologin I-II] اثر یون فوسه [Jon Fosse]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «آن نام دیگر» با نثری شاعرانه، تکرارشونده و با کمترین استفاده از علائم نگارشی نوشته شده و خواننده را در جریان سیال ذهن شخصیت‌ها غرق می‌کند؛ تجربه‌ای تأمل‌برانگیز که فرصتی برای درنگ در مفاهیم عمیق انسانی فراهم می‌آورد.

داستان پیرامون آسله، نقاشی سالخورده و بیوه است که در ساحل جنوب‌غربی نروژ در تنهایی زندگی می‌کند. زندگی او به طرزی رازآلود با نقاش دیگری به نام آسله، همزادش که در شهر بیورگوین زندگی می‌کند، در هم تنیده است. یکی زندگی‌ای آرام، زاهدانه و عاری از الکل دارد، و دیگری با تنهایی، اعتیاد و آشفتگی درگیر است. این دو آسله، گویی دو سوی یک وجودند که در انعکاس زندگی و گذشته یکدیگر، به پرسش‌هایی بنیادین درباره هویت، معنویت و حقیقت هستی پاسخ می‌دهند.

فوسه در این اثر، با مهارت، مفاهیمی چون هویت و خودشناسی، تنهایی و انزوا، ایمان و معنویت، هنر و خلاقیت، و گذر زمان و پیری را واکاوی می‌کند. او نشان می‌دهد چگونه انسان، در مسیر زندگی، با درونی‌ترین لایه‌های وجود خود مواجه می‌شود و در میان سکوت، خلأ و بازتاب خاطرات، به دنبال معنایی برای بودن می‌گردد.

فضاسازی مینیمالیستی و شخصیت‌پردازی عمیق، به کتاب حال و هوایی فلسفی و تأمل‌برانگیز بخشیده و هنر به عنوان زبانی برای بیان احساسات و فهم جهان، در سراسر روایت حضوری پررنگ دارد. «آن نام دیگر» اثری است که نه تنها روایت‌گر زندگی دو مرد، بلکه پژواکی از تجربه‌ی انسانی در جهان پیچیده و گاه خاموش پیرامون ماست.

رمان «آن نام دیگر» که توسط این برنده نوبل ادبیات نوشته شده به تازگی توسط نشر برج در ۳۹۲ صفحه با قیمت ۳۷۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...