مجموعه‌داستان «بنفشه آفریقایی» نوشته ارغوان اشترانی و اردلان ناشر توسط نشر مفاهیم منتشر و راهی بازار نشر شد.

بنفشه آفریقایی ارغوان اشترانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،‌ از ارغوان اشترانی پیش از این، سه‌کتاب «سایه‌ها»، «مرگ در سی و پنج‌سالگی» و «خاطرات یک بزمجه» منتشر شده‌اند.

این‌کتاب ۱۹ داستان کوتاه را با این‌عناوین در بر می‌گیرد: پلنگ سفالی، پرتاب، خاطرات یک بزمجه، مسافر شک، کلاغ پناهنده، عذرخواهی، آن مشتری، صندوق خانه، تخته نرد، ولنتاین، جنایات پنهان، راهب تبتی _ایرانی، اولین تصویر من، ک مثل کلاغ مثل کاپشن مثل کرونا، بنفشه آفریقایی، راز پری دریایی، خانم ترلان فقط موکل من بود، آبهای آزاد، سخنرانی.

اشترانی ابتدای کتاب از محمدرضا گودرزی تشکر کرده و به مخاطبانش گفته تمام شخصیت‌ها و اسامی داستان‌های این‌کتاب تخیلی‌اند و هر شباهتی با اشخاص حقیقی و حقوقی کاملا تصادفی است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

وای خدای من، بدبخت شدم. آخه این چه حماقتی بود که انجام دادم؟ مامان رو کارد بزنی خونش در نمی‌یاد. از صبح که مام‌سوری زنگ زده بهش و گفته من روی موبایل دایی تخته نرد صب کرده‌ام یکبند داره با من دعوا می‌کنه.

تقصیر خودشونه. هی گفتم من رو نفرستید خونه مام‌سوری. پارسا گفت، گفتند مشکوک به کروناست و من رو به زور فرستادند خونه مادر جون. اون جور وقتها نمی‌گه بچه است کرونا نمی‌گیره؛ چون دنباله بهونه می‌گرده که با مامانم تنها باشه. چی بهتر از قرنطینه؟ من نباشم که از صبح تا شب بنشینن با هم بستنی بخورند و فیلم ببینند.

این‌کتاب با ۱۵۹ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...