کتاب «توسعه کتابخانه‌ها با تکنیک‌های خلاقیت و مهندسی ارزش» نوشته فائزه فرهودی توسط انتشارات دارالفکر منتشر و راهی بازار نشر شد.

توسعه کتابخانه‌ها با تکنیک‌های خلاقیت و مهندسی ارزش فائزه فرهودی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نویسنده این‌کتاب دارای مدرک دکترای علم اطلاعات و دانش‌شناسی است و این‌اثر را برای تحقّق توسعه کتابخانه‌ها براساس رویکردهای علمی جدیدی نوشته و می‌گوید نحوه متفاوت اندیشیدن، متفاوت عمل کردن، استفاده از میان‌برها جهت صرفه‌جویی در زمان و بودجه و به طور کلی طرحی نو در انداختن در چگونگی انجام تمام فعالیت‌های کتابخانه، مهمترین رسالت کتابش است.

فرهودی می‌گوید برای بیرون آمدن کتابداران از کسالت و روزمرگی راهکارهایی وجود دارد و در کتاب خود به این‌راهکارها پرداخته است. او در کتابش می‌نویسد: «من یک کتابدارم و تمام این لحظات رو به کرّات لمس کرده‌ام. با توجه به تجربیاتی در کتابخانه‌های مختلف کسب کرده ام متوجه شدم یکی از مهمترین دلایل کسل بودن و نارضایتی کتابداران از شغل‌شان، یک‌نواختی امور کتابخانه است؛ تصمیم گرفتم درباره خلّاقیت، شروع کنم به مطالعه کردن و اونا رو در کتابخانه به کار ببرم. مجموع تمام مطالعات و تجربیات من تبدیل شده به یک کتاب که برای نگارش اون دو سال وقت گذاشتم. سعی کردم از تکنیک های خلاقیت در تمام بخش های کتابخانه بگم و راهکارهای رفع چالش های موجود رو هم بهش اشاره کنم. در حین مطالعاتم متوجه شدم ترکیب "خلاقیت[۱]" و "مهندسی ارزش[۲]" نتیجه بهتری خواهد داد. چرا که مهندسی ارزش یاد می ده که همراه با خلاقیت، هزینه ها رو کنترل کنیم. پس فکر کردم که بهتره این دو رو با هم به کار بگیرم که مکمّل هم باشن و کار، ضمانت اجرایی پیدا کنه؛ چرا که از نگارش مطالبی که قابلیت اجرا نداشته باشه استقبال نمی‌کنم.»

مولف کتاب پیش‌رو در اثر خود دنبال انتقال این‌معنی است که می‌توان فعالیت‌های همیشگی را از مسیری دیگر و متفاوت انجام داد. او در این‌کتاب برای اولین‌بار به مفاهیم خلّاقیت و مهندسی‌ارزش در توسعه کتابخانه‌ها پرداخته و می‌گوید علت این‌پرداخت، این است که در مطالعات و تجربیات خود به این‌نتیجه رسیده که یکی از موانع مهم در توسعه کتابخانه‌ها، انجام فعالیت‌ها با روش‌های کلیشه‌ای است. یکی از دلایل کم‌بودنِ منابع اطلاعاتی در این موضوع هم این است که ارتباط چندانی بین خلاقیت، مهندسی‌ارزش، توسعه سازمانی و کتابخانه‌ها احساس نشده که به دنبال آن پژوهش‌و تلاش جهت ایجاد ارتباط بین این‌مفاهیم صورت بگیرد.

مولف کتاب «توسعه کتابخانه‌ها با تکنیک‌های خلاقیت و مهندسی ارزش» معتقد است چون در کتابخانه‌ها، فعالیت‌های درآمدزا انجام نمی‌شود و اقتصاد اطلاعات و ارزشِ مادی اطلاعات جایگاه خاصی در فعالیت‌های کتابدارانه ندارد، رقابت بین کتابخانه‌ها جهت ربودن گوی سبقت در جذب مخاطب، کیفیت ارائه خدمات، و به طور کلی در توسعه کتابخانه وجود ندارد.

این‌کتاب در ۲۳۶ صفحه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...