کتاب «کار من بود؛ چگونه مشروطه به کودتا ختم شد» نوشته محمد رحمانی از سوی انتشارات «راه یار» چاپ و راهی بازار نشر شد.

کار من بود؛ چگونه مشروطه به کودتا ختم شد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب اولین جلد از عناوین ناشر در رده کتاب‌های «روزگار ایران» است که در مقدمه آن چنین آمده است: «پس از انتشار کتاب تاریخ مستطاب آمریکا، تصمیم گرفتیم کتاب مشابهی را با موضوع تاریخ پهلوی تولید و منتشر کنیم... «کار من بود» حاصل ایده‌ای است که از سال 1396 به تدریج پخته و کامل شده. در طرح فعلی تلاش می‌کنیم یک دور تاریخ پهلوی را از زمینه‌های سقوط قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی روایت کنیم. تاکنون کتاب‌های بسیاری درباره تاریخ پهلوی منتشر شده است که از آن‌ها بی‌خبر نیستیم. اما طرح ما با تمامی آن‌ها تفاوت‌هایی داشت که تصمیم گرفتیم به حول و قوه الهی آن را تا پایان ادامه دهیم؛ با توجه به مخاطبان این مجموعه، بیشتر بر تاریخ روایی به‌جای تاریخ تحلیلی تکیه می‌کنیم. تلاش ‌می‌کنیم در کنار رعایت گزیده‌گویی و پرهیز از جزئیات و حواشی نامربوط، گفتنی‌های تاریخ پهلوی را از قلم نیندازیم. همچنین با منطقی قابل دفاع، دوران پهلوی را به بخش‌های متعددی تقسیم کرده‌ایم تا بتوانیم هر بخش را در قالب کتابی کوچک و ارزان منتشر کنیم تا خرید و مطالعه کتاب‌ها برای علاقه‌مندان آسان‌تر باشد...

اگرچه این مجموعه برای عموم علاقه‌مندان به تاریخ معاصر تولید و منتشر شده است، تلاش کرده‌ایم اصول پژوهش حرفه‌ای را نیز در آن کاملا رعایت کنیم. در پژوهش تنها از منابع معتبر و تا حد ممکن دست‌اول استفاده شده و تمام توان خود را به کار گرفته‌ایم که همه منابع قابل اعتنا را ببینیم و چیزی را از قلم نیندازیم... به نظر خودمان مهم‌ترین ویژگی این مجموعه، چیز دیگری است.

تاکنون بیش از صد عنوان کتاب از خاطرات رجال سیاسی و نظامی دوران پهلوی در ایران و بیشتر خارج از ایران، منتشر شده است. طرح اصلی ما در این مجموعه، روایت تاریخ پهلوی با تکیه بر روایت شفاهی رجال سیاسی و نظامی این دوران بوده است. تاریخ شفاهی در مقایسه با گونه‌های دیگر روایت تاریخ، ویژگی‌های ممتازی دارد که دقیقا در این انتخاب مدنظر ما بوده است. پرداختن به جزئیات اتفاقات، روایت انسانی تاریخ با اشاره به انگیزه‌ها و احساسات بازیگران، برخورداری از زبانی صمیمی و ساده در روایت، حفظ بازتاب شخصیت بازیگران در روایت‌ها و... بخشی از این ویژگی‌هاست. البته نمی‌توانستیم برای ارائه روایتی پیوسته و منطقی، تنها از منابع شفاهی استفاده کنیم؛ اما تکیه حداکثری بر این منابع همواره مدنظرمان بوده است. البته قوت و ضعف منابع شفاهی در مقاطع تاریخی و موضوعات مختلف، متفاوت است.»

کتاب «کار من بود؛ چگونه مشروطه به کودتا ختم شد» که با همکاری موسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه به رشته تحریر درآمده، در 232 صفحه با شمارگان یک‌هزار و 500 نسخه به بهای 35 هزار تومان از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...