رمان «معمای چشم لندن» [The London Eye mystery] نوشته شِبون داد [Siobhan Dowd] با ترجمه آرزو مقدس توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

معمای چشم لندن» [The London Eye mystery]شبون داد [Siobhan Dowd]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، از این‌رمان نوجوان، پیش‌تر ترجمه دیگری توسط انتشارات پرتقال منتشر شده است.

شبون داد نویسنده انگلیسی این‌کتاب، به‌خاطر نوشتن آن نامزد مدال کارنگی شد اما در سال ۲۰۰۹ یعنی دو سال پس از مرگش به خاطر آخرین کتابش، «کودک باتلاق» برنده این‌نشان ادبی شد. او متولد سال ۱۹۶۰ بود و سال ۲۰۰۷ درگذشت. «کودک باتلاق» دیگر کتابی است که نشر پیدایش، پیش‌تر با ترجمه بیتا ابراهیمی از این‌نویسنده منتشر کرده است.

نسخه اصلی کتاب «معمای چشم لندن» سال ۲۰۰۷ منتشر شد و داستانش مرموز و معمایی است. ترجمه این‌کتاب، یکی از عناوین مجموعه «رمان نوجوان» است که پیدایش منتشر می‌کند. در داستان «معمای چشم لندن»، تدِ و خواهرش کَت همراه پسرخاله‌شان سلیم به شهربازی لندن رفته‌اند. تد و کت می‌بینند که سلیم سوار چرخ و فلک بزرگِ چشم لندن می‌شود و ضمن بالارفتن و چرخیدن، برایشان دست تکان می‌دهد اما ۳۰ دقیقه بعد که کابین سلیم دور زده و به زمین می‌رسد، اثری از او نیست.

ادامه داستان مربوط به پیدا کردن سلیم است اما چون پلیس هیچ سرنخی پیدا نکرده، تد و کت باید خودشان دست به کار شوند. در نتیجه مجبورند علی‌رغم اختلافات و تفاوت‌هایی که با هم دارند، برای پیدا کردن پسرخاله خود، با هم متحد شوند. ولی کت می‌داند کنارآمدن با تد سخت است چون وقتی روی یک‌موضوع تمرکز می‌کند، همه چیزهای دیگر دنیا را فراموش می‌کند و وسواس عجیبی برای تکرار کارها دارد.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

ساکت شد، شانه بالا انداخت و برگشت توی آشپزخانه. کَت به من نگاه کرد و من هم به او.
کت یواش گفت: «آفرین تد.» چنان مشت محکمی به بازویم کوبید که نزدیک بود از پله‌ها بیفتم پایین: «هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم همچین روزی برسه؛ تو دروغ گفتی.»
رفتیم بالا توی اتاق من و کت یک پاکت مقوایی بزرگ را که جلوی کاپشنش جا داده بود، آورد بیرون. گفت: «آقایی که توی عکاس‌خونه‌ست دیگه من رو می‌شناسه. کمتر از یه ساعت طول کشید تا عکس‌ها رو برام بزرگ کنه. ایناهاشن.»
چسب پاکت را کند و دو عکس بزرگ را بیرون آورد. یکی عکس مرد غریبه‌ای بود که به ما بلیت فروخته بود. صورتش با ته‌ریش روی چانه، ابروهای تیره و پیشانی بلندش، تار اما قابل شناسایی بود. در نور آفتاب چشم‌هایش را هم کشیده بود.
عکس دیگر از سه‌تنه بود که وسطی‌شان مال آن مرد بود. می‌شد کت چرم کهنه، گردن پشمالو و یک تی‌شرت یا ژاکت سیاه را تشخیص داد. یک سیگارِ دست‌پیچ هم بین انگشت‌هایش بود. جلوی کتش باز بود و باد توی آن می‌پیچید. می‌توانستیم بعضی از حرف‌های سفیدی را که روی آن حک شده بود ببینیم:

این‌کتاب با ۲۹۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...