کتاب «اگنس نام فراموشی من است» [The Last Year of the War] نوشته سوزان مایزنر [Susan Meissner] با ترجمه‌ای از رضا جهان‌آبادی به همت نشر نیماژ منتشر شد.

اگنس نام فراموشی من است» [The Last Year of the War] نوشته سوزان مایزنر [Susan Meissner]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در توضیحی بر این کتاب آمده که «اگنس نام فراموشی من است» رمانی‌ست در باب جنگ اما با زاویه‌ی دید و شخصیت‌هایی بسیار متفاوت. این رمان دلنشین مخاطب را با الیز چهارده‌ساله و اهل آیووا همراه می‌کند. او می‌داند جنگی جهانی درگرفته اما فکرش را هم نمی‌کند که آتش آن جنگ دامن‌گیر خانه‌شان شود. اما شروع کتاب با راوی کهنسال و همبازی تازه‌اش اگنس است. شروعی که چنان دستتان را می‌گیرد و به درون قصه فرو می‌برد که چه بسا زمان و مکان را هم گم کنید و در ماجرایی اینچنین شگرف غرق شوید. زمان به عقب برمی‌گردد: الیز ناگهان همراه خانواده‌اش سر از کمپ بازداشتی‌ها درمی‌آورد. او، محبوس پشت سیم‌های ‌خاردار، از هرچه دوست داشته و می‌شناخته دور می‌شود، حتی از شخصیت خودش.
تنها اتفاق مثبت کمپْ دوستی او با دختری است آمریکایی‌ژاپنی و اهل لس‌آنجلس به‌نام ماریکو. آن‌ دو همراه هم در این بیابان وحشی رویاهای پرشور جوانی‌ را ورای حصارهای کمپ پرواز می‌دهند، اما چرخش روزگار حتی همین دوستی را هم روا نمی‌دارد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«می‌دانستم ترس چه حسی دارد. تمام مدت جنگ و پس از آن را با ترس‌و‌لرز زندگی کرده بودم؛ حسی پایدار و پرقدرت دارد. اما عشق را هم می‌شناختم. عشق هم پرقدرت است. عشق هم مثل ترس پایدار است. اما عشق شجاع است. ترس هرچقدر هم که حقیقی باشد هرگز با شجاعت نمی‌جوشد. عشق حقیقی اصلاً نمی‌داند توقف چیست و جلو می‌رود اما ترس همیشه مترصد فرصتی است برای نفس تازه کردن و حواس پرت کردن و بیرون زدن…»

سوزان مایسنر، نویسنده آمریکایی، متولد سال ۱۹۶۱ در سن دیگو، کالیفرنیا است. او برای مدتی سردبیر یک نشریه هفتگی در مینه‌سوتا بود.

کتاب «اگنس نام فراموشی من است» نوشته سوزان مایزنر با ترجمه رضا جهان‌آبادی در 480 صفحه، قطع رقعی، جلد شومیز و به قیمت 128 هزار تومان از سوی نشر نیماژ راهی بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...