سرگذشت رمی، کودکی سر راهی است... ننه باربرن، او را پیدا می­‌کند و «ارباب ویتالیس» او را به قیمت چهل فرانک می­‌خرد... سه سگ که باهوش­‌ترینشان کاپی، سگی سفید است و میمونی به نام ژولی کور که لباس ژنرالهای انگلیسی را به تن دارد. رمی همکار محبوب این جمع می­‌شود... ویتالیس به زندان می­‌افتد... با بانوی انگلیسی محترمی ملاقات می­‌کند که دخترش محبت رمی را به دل می­‌گیرد.

 بی ­خانمان | هکتور مالو Sans famille. (Nobody's Boy)
بی­ خانمان
  .
Sans famille. (Nobody's Boy) رمانی از هکتور مالو (1) (1830-1907)، نویسنده فرانسوی، که در 1878 منتشر شد و با توفیق فراوان مواجه گشت. این نویسنده پرکار، که رومن کالبری (2) (1869) او پیشتر کودکان را مسرور کرده بود، در این کتاب نیز قوه تخیل و فن بیان و مخصوصاً انگیزش عواطف را ماهرانه به کار می‌­گیرد. این رمان سرگذشت رمی(3)، کودکی سر راهی است. زن مهربانی به نام ننه باربرن (4)، او را پیدا می­‌کند و «ارباب ویتالیس» او را به قیمت چهل فرانک می­‌خرد. ویتالیس پیرمرد ریش‌­سفیدی با لهجه ایتالیایی است که پوستینی به تن دارد. و یک دسته سیار حیوانات تعلیم دیده را هدایت می­‌کند: سه سگ که باهوش­‌ترینشان کاپی، سگی سفید است و میمونی به نام ژولی کور (5) که لباس ژنرالهای انگلیسی را به تن دارد. رمی همکار محبوب این جمع می­‌شود. آنها پای پیاده در جاده­ها پیش می­‌روند و در هر دهکده برای اجرای نمایش کمدی توقف می­‌کنند. زندگی آنها در نوای چنگ و نی­‌لبک و ویلن و نیز در گرسنگی و سرما خلاصه می­‌شود. ویتالیس به زندان می­‌افتد و رمی با سه پول سیاه در جیب باید نیازمندی‌های دسته را تأمین کند. او با بانوی انگلیسی محترمی ملاقات می­‌کند که دخترش محبت رمی را به دل می­‌گیرد. ویتالیس از زندان آزاد می­‌شود و با همراهانش به راه خود ادامه می­‌دهد و نزد رمی اعتراف می­‌کند که او در واقع آوازخوانی قدیمی است.

آنها گردش خود را به دور فرانسه ادامه می­‌دهند، پیرمرد از سرما می­‌میرد و رمی به استخدام باغبانی در حومه پاریس درمی‌­آید که دختر لالش به نام لیز قلب رمی را در برمی‌­گیرد. همه‌ی محصولات باغبان بر اثر تگرگ از میان می­‌رود و به خاک سیاه می­‌نشیند و ناتوان از ادای قرضهایش به زندان می­‌افتد. رمی دوباره پیاده‌­روی در جاده‌­ها را از سر می‌­گیرد؛ به زودی با نوجوانی ایتالیایی به نام ماتیا، که با مهارت تمام ویولن می­‌نوازد، شریک می­‌شود و کار آنها کم­ کم بالا می­‌گیرد. رمان، سرانجام پس از یک رشته ماجراهای مهیج که در طی آن رمی پدر و مادرش را در لندن پیدا می­‌کند، خاتمه می‌­یابد. داستان پایان خوشی دارد: مادرش همان بانوی انگلیسی است و او با لیز ازدواج می‌­کند که لال مادرزاد نبوده و از بیماری­اش شفا می­‌یابد. رمی، کودک سر راهی، کودک دزدیده شده فروشندگان دوره­‌گرد، از این پس در «قصر پدرانش» زندگی می­‌کند و ماتیا در نواختن ویولن به مهارت شوپن می­‌رسد... توفیق بی­‌خانمان مرهون صداقت و صمیمیت نقالی است که به مردم احترام می‌­گذارد و لحنی را برگزیده است که خوشایند سنین کودکی است. هکتور مالو، در عین حال نویسنده‌­ای اخلاقی است و تعلق خاطری به زندگی جدید و احساس عمیقی از رنج انسانها دارد. علاقه‌­اش به تعلیم و دقت موشکافانه‌­اش در تشریح محیط‌ها و موقعیت‌ها، موجب تجدید چاپهای مکرر کتاب او برای استفاده در مدارس ابتدایی شد.

دکتر عبدالحسین نیک گهر. فرهنگ آثار. سروش

1.Hector Malot 2.Romain Kalbris 3.Remi 4.Barberin 5.Joli-Coeur

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...