«شکاف‌های اجتماعی در ایران» اثری پژوهشی است که می‌کوشد از دریچه شکاف‌ها و نابرابری‌های اجتماعی به جامعه ایرانی نگاه کند.

شکاف‌های اجتماعی در ایران»

«ساختار اجتماعی در بیشتر جوامع کنونی به واسطه انبوهی از شکاف‌های کوچک یا بزرگ و فعال یا غیرفعال ترک خورده است. مسئله مهم نحوه مواجهه با شکاف‌های درون نظام اجتماعی است. در ایران نیز شکاف های تاریخی متعددی در بطن شکل‌گیری دولت ملی از آغاز عصر پهلوی به بعد پرورده شده است، بسته به عملکرد دولت‌ها و توازن قوای اجتماعی در هر دوره شکاف‌هایی در مقام ابژه اصلی مناقشات اجتماعی تعریف شده و تصویر کلی «جامعه» را برساخته‌اند.» (ص. ۱۷)

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، کتاب شکاف‌های اجتماعی در ایران که زیرنظر محمد روزخوش نگاشته شده است مشتمل بر شش مقاله و مقدمه‌ای تفصیلی درباره مفهوم شکاف اجتماعی و مفاهیم «هم‌خانواده» با آن است. منظور از شکاف اجتماعی، خط یا خطوط اصلی تمایز و تعارض در جامعه و چگونگی بازتاب آنها در نگرش‌ها و کردارهای اجتماعی است .

نویسندگان کتاب، منتقد رویکرد رایج تحلیل شکاف‌های اجتماعی در ایران هستند و کوشیده‌اند رویکردی بدیل ارائه کنند. به استناد آنچه در مقدمه این کتاب آمده هر تحلیلی که بخواهد ریشه‌ها، ساز و کارها و محتوای انضمامی شکاف‌های اجتماعی در ایران را فراچنگ آورد، باید دست‌کم سه مؤلفه «ویژگی‌های ساخت اجتماعی در ایران»، «تحلیلی از ساخت دولت» و نیز «مناسبات منطقه ای و جهانی» را در نظر گیرد .

مقاله نخست کتاب با عنوان «زنان و مساله حقوق شهروندی در ایران» به قلم فاطمه صادقی است. وی در این مقاله به مسائلی چون قانون اساسی و حقوق شهروندی زنان، رویه‌های فراقانونی، تعدد و تعارض قوانین و افت اشتغال رسمی می‌پردازد.

«عوامل تکوین و تعمیق نابرابرهای طبقاتی در ایران» عنوان دومین مقاله این مجموعه است که محمد مالجو آن را نگاشته است و در آن موضوعاتی چون چارچوب تحلیلی برای تبیین نابراری‌های طبقاتی، تصاحب به مدد سلب مالکیت از توده‌ها، نحوه تصاحب به مدد سلب مالکیت از توده‌ها در سازوکار خصوصی‌سازی، نحوه تصاحب به مدد سلب مالکیت از توده‌ها در سازوکار خلق نقدینگی و نحوه تصاحب به مدد سلب مالکیت از توده‌ها در سازوکار کالایی‌سازی خدمت آموزش عالی مطرح می‌شود.

به این ترتیب موضوع دو مقاله نخست کتاب عمدتا نابرابری است و سایر مقالات به انحا و اشکال مختلف با مقوله «شکاف اجتماعی» درگیر شده‌اند.

سومین مقاله این اثر پژوهشی را با عنوان «آتش زیر خاکستر:شکاف‌های طبقاتی و پس‌لرزه‌های آن» حسام سلامت نوشته است که در جریان آن مقولاتی چون نابرابری فزاینده جهانی و تشدید شکاف طبقاتی، خیزش نابرابری‌های اقتصادی در ایران و تعمیق شکاف طبقاتی، توزیع جغرافیایی نابرابری و از شکاف‌ها به ستیزها: درباره سیاسی شدن روابط نامتقارن قدرت مطرح می‌شود.

«تکوین شکاف تحصیلی در ایران» به قلم فروزان افشار چهارمین مقاله است که به مباحثی چون، دگرگونی بزرگ، چیزی کمتر از شکاف، اقتدارگرایی و آموزشی؛ تنش و مقاومت، تحلیل ثانویه داده‌های پیمایشی ملاحظات و محدودیت‌ها، سبک زندگی؛ نبرد موضعی، نگرش به سیاست: مطلع تر، مخالف‌خوانتر و بی اعتمادتر، می‌پردازد.

در نتیجه‌گیری این مقاله می‌خوانیم:

روی هم رفته، با افزایش سطوح تحصیلی در ایران گرایش به ارزش‌های دموکراتیک بیشتر می‌شود. اگرچه، چنان که شرح داده شد، برخی سازوکارها در جهت تضعیف این رابطه عمل کرده اند. مشخصا پنج سازوکار مجزا را در این زمینه می‌توان برشمرد: یکم، پروژه اسلامی‌سازی دانشگاه؛ دوم، پداگوژی سنتی حاکم بر نظام آموزشی در ایران؛ سوم، تمرکزگرایی حاکم بر نظام آموزشی ایران؛ چهارم، گسترش اشکال غیرحضوری آموزش و پنجم، سیاست بومی‌گزینی در پذیرش دانشجوها. روش یادگیری سنتی و حافظه محور که بر نظام آموزشی ایران حکمفرماست به واسطه ضربه زدن به تفکر خلاق و انتقادی، رابطه نظام آموزش در ایران و هنجارهای دموکراتیک را سست کرده است؛ و شیوه تمرکزگرای اداره دانشگاه در ایران که کنترل دانشگاه را ممکن می‌سازد بر سر راه رشد ارزش‌های دموکراتیک که با خودگردانی و استقلال همبسته‌اند مانع ایجاد کرده است. (ص.۲۱۹)

مقاله پنجم این اثر پژوهشی به قلم آرش حیدری، «صورت بندی شکاف نسلی در علوم اجتماعی ایرانی» نام دارد و صورت‌بندی مسئله، چشم انداز نظری، مفهوم‌پردازی شکاف نسلی در دهه چهل، صورت‌بندی شکاف نسلی در دو دهه اخیر بخش‌های آن را تشکیل می‌دهد.

«فرهنگ رسمی و فرهنگ عمومی»؛ همنوایی‌ها و ناهمنوایی‌ها نوشته محمد روزخوش آخرین مقاله این اثر است و در آن مباحثی چون ملاحظات مفهومی، چشم‌انداز تاریخی، دینداری و فرهنگ رسمی، مساله حجاب و سرگرمی و ایدئولوژی مطرح شده است.

شکاف‌های اجتماعی در ایران را پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ۳۲۰ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه، منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...