شورای شهر تهران امروز( ۲۷ فروردین) در جریان رسیدگی به نامگذاری و تغییر نام معابر و خیابان‌های شهر تهران به تغییر اسم تعدادی از خیابان‌ها به نام جمعی از فرهیختگان ملی رای مثبت داد. محمدرضا شجریان، عزت‌الله انتظامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، حسین منزوی، داوود رشیدی و علی نصیریان تعدادی از نامگذاری‌های مورد تایید شورای شهر تهران است.

به گزارش ایسنا، اعضای شورای شهر تهران تصمیم گرفتند که خیابان «سپند» در منطقه یک به نام «عزت‌الله انتظامی»، بلوار فلامک جنوبی و شمالی در منطقه ۲ به نام «محمدرضا شجریان»، خیابان کوکب در منطقه ۲ به نام «غلامحسین امیرخانی» (خوشنویس)، خیابان نیلوفر در منطقه ۲ به نام «علی نصیریان»، خیابان معارف به نام «داود رشیدی» و ۲۴ متری سعادت آباد به نام «محمد علی کشاورز» نامگذاری شود.

همچنین امروز در شورای شهر تهران مصوب شد که نام ۱۲ کوچه به نام ۱۲ شاعر و اصحاب هنر نامگذاری شود. بنا به توضیحات محمد جواد حق‌شناس - عضو شورای شهر تهران - به پیشنهاد انجمن شاعران - که در خیابان شهید کلاهدوز قرار دارد - مقرر شد که ۱۲ کوچه در اطراف خانه شاعران به نام شعرای بنام ایران زمین نامگذاری شود.

بر همین اساس پیشنهاد داده شد که خیابان بیستون به نام «محمود شاهرخی»، خیابان کاوه شرقی به نام «حسین منزوی»، خیابان ارغوان به نام «امیرهوشنگ ابتهاج»، کوچه ۱۸۶ غربی به نام «شهید مجید احدی»، یک میدان بی‌نام به نام «افق»، یک میدان بی‌نام دیگر در منطقه ۶ در شهرک والفجر به نام «علی حاتمی»، بن بست منصور به نام «یحیی مافی»، کوچه رهبری به نام «سیمین دانشور» و کوچه دوازدهم به نام «علی معلم» نامگذاری شود.
البته در ادامه این جلسه اعضای شورای شهر تهران با نامگذاری خیابان‌هایی به نام فروغ فرخزاد، اخوان ثالث، بیژن ترقی و… موافقت کردند و قرار شد خیابان دوم در خیابان شهید نعمتی در محدوده شهید کلاهدوز در منطقه ۳ به نام «منوچهر آتشی» نامگذاری شود.

همچنین ۱۱ خیابان کوچه دیگر در خیابان شهید نعمتی در محدوده شهید کلاهدوز به نام شعرای دیگر تغییر یافت که بر این اساس خیابان دوم به نام «عمران صلاحی»، خیابان چهارم به نام «محمد قهرمانی»، خیابان پنجم به نام «بیژن ترقی»، خیابان ششم به نام «اسماعیل شاهرودی» نامگذاری شد.

در همین آدرس خیابان هفتم به نام «پروین دولت‌آبادی»، خیابان هشتم به نام «اخوان ثالث»، خیابان نهم به نام «سیمین بهبهانی»، خیابان یازدهم به نام «فروغ فرخزاد»، خیابان دوازدهم به نام «فریدون مشیری»، خیابان شانزدهم به نام «محمدعلی سپانلو» و خیابان هجدهم به نام «سیدکریم امیری فیروزکوهی» نامگذاری شد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...