یک کارگردان فرانسوی مشغول فیلم‌برداری از مردان و زنان ملیت‌های مختلف است که مشغول خواندن رمان "در جست‌وجوی زمان از دست رفته" با صدای بلند هستند؛ مدت زمان این فیلم بیش از چند شبانه روز خواهد بود. 
   
"ورونیک اوبوی" کارگردان فرانسوی 14 سال است که از مردان و زنان ملیت‌های مختلف در حال خواندن قطعاتی از شاهکار 4 هزار صفحه‌ای "
مارسل پروست" نویسنده فرانسوی اوایل قرن بیستم فیلم می‌گیرد.

وی که قصد دارد در این فیلم، کل رمان قرائت شود، تاکنون نیمی از این رمان را که به دشوارخوانی معروف است، تمام کرده است. فیلم او تاکنون رمان‌خواندن 700 نفر را در بر دارد و مدت زمان آن تاکنون 72 ساعت شده است.

اوبوی از سپتامبر گذشته تاکنون در شهر "رن" به سر می‌برد و به مدت یک سال مهمان کتابخانه‌‌ای در این شهر است و از مردم، در منزل، در محل کار و در مکان‌های مهم شهر در حال خواندن کتاب «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» فیلم می‌گیرد. این فیلم‌ساز فرانسوی، چهره‌ شهر را در خلال این خواندن‌ها به نمایش می‌گذارد. تاکنون این فیلم که هنوز ناتمام است، 10 بار به نمایش عمومی درآمده و نمایشگاه‌هایی بر اساس آن در فرانسه، سوییس و اسلوانی برگزار شده است.

یکی از نمایش‌های عمومی این فیلم که در پاریس برگزار شد، 60 ساعت به طول انجامید. در این نمایش مردم می‌توانستند با گذاشتن بالش زیر سرشان، دراز بکشند و برای تاب آوردن طولانی بودن فیلم، شیرینی معروف پروستی، یعنی مادلن"، صرف کنند. سینما و تلویزیون فرانسه فیلم «ورونیک اوبوی» را غیرقابل پخش می‌دانند، اما آرزوی این کارگردان این است که هر شب، چند دقیقه از این فیلم، به تعبیر خودش مثل «آبنبات کوچکی قبل از خواب»، از تلویزیون پخش شود.

"در جستجوی زمان از دست رفته" هفت جلد است که هر یک از مجلدات آن، نامی مستقل دارند: طرف خانه سوان، در سایه دوشیزگان شکوفا، طرف گرمانت، سدوم و عموره، اسیر، گریخته و زمان بازیافته.

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، «پروست» این رمان را بین سال‌های 1908 تا 1922 نوشته، و بین سال‌های 1913 تا 1927 منتشر کرده ‌است. بخش‌هایی از کتاب پس از مرگ وی چاپ شد. این رمان را "مهدی سحابی" به فارسی ترجمه کرده ‌است. 

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...