کتاب «تربیت جنسی کودکان»[Weil ich nein sagen darf] با موضوع آشنایی با مراحل رشد جنسی کودکان نوشته رگینا فینکه با ترجمه لیلا لفظی منتشر شده به چاپ پنجم رسید.

تربیت جنسی کودکان به قلم رگینا فینکه [Weil ich nein sagen darf]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، کتاب «تربیت جنسی کودکان»  با موضوع آشنایی با مراحل رشد جنسی کودکان نوشته رگینا فینکه [Regina Finkeبا ترجمه لیلا لفظی منتشر شده به چاپ پنجم رسید.

این کتاب که از سوی واحد کودک و نوجوان موسسه نشر و تحقیقات ذکر و در مجموعه کتاب‌های قاصدک روانه بازار کتاب شده، به آموزش «نه گفتن» جهت پیشگیری از سوءاستفاده جنسی از کودکان می‌پردازد.

این کتاب که مناسب مطالعه مربیان و والدین است از سوی کتابنامه رشد آموزش و پرورش هم معرفی شده است.

«تربیت جنسی کودکان» در هفت فصل حاوی بازی، شعر، قصه، تمرین و راهنمایی‌هایی متعدد و مفیدی است که برای تربیت کودکی قوی و آگاه به شما کمک می‌کند؛ کودکی که به خود و والدینش اعتماد دارد، با جسارت «نه» می‌گوید و به این ترتیب به کسی اجازه سوءاستفاده نمی‌دهد.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...