«گزیده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی: به نظم و نثر» به اهتمام و نگارش حسن گل‌محمدی با طرح‌هایی از زنده‌یاد مرتضی ممیز توسط انتشارات یساولی منتشر شد.

گزیده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی: به نظم و نثر حسن گل‌محمدی مرتضی ممیز

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات یساولی کتاب «گزیده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی: به نظم و نثر» را به اهتمام و نگارش حسن گل‌محمدی و با طرح‌های گرافیکی زنده‌یاد مرتضی ممیز، با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه، ۱۸۳ صفحه و بهای ۵۰ هزار تومان منتشر کرد.

حسن گل‌محمدی، نویسنده، مترجم و منتقد ادبی است که پیشتر به قلم او کتاب‌های شاخصی چون «امیرهوشنگ ابتهاج: شاعری که باید از نو شناخت»، «دکتر شفیعی کدکنی چه می‌گوید؟»، «نیما چه می‌گوید؟» «تصحیح دیوان شاطر عباس قمی» و ترجمه‌های «فریاد آفریقا: سرودهایی از شاعران تانزانیا سرزمین فقر و جنگل» و «قصه‌ها، افسانه‌ها و سروده‌های مردم و سرزمین کانادا» منتشر شده‌اند.

او همچنین برای آشنایی نسل جدید با فرهنگ و اندیشه ایران کهن تاکنون کتاب‌هایی از جمله «اندیشه‌های ایرانی برای زندگی امروز» را به زبانی ساده تألیف کرده است. به نظر می‌رسد که گل محمدی کتاب «گزیده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی» را نیز با هدف آشنایی نسل جدید با شاهنامه و ترغیب آنها به مطالعه این اثر گرانسنگ که میراث ادبی جهانی است، منتشر کرده است.

کتاب سیر روایی شاهنامه را دارد و در عین اینکه نامش گزیده است، اما هیچ چیز از شاهنامه را ناگفته و یا حذف شده باقی نمی‌گذارد و برای نسل جدیدی که شاید طرف شاهنامه نروند، بسیار مفید است، هرچند که کتاب شوق شاهنامه خوانی را به دل مخاطبان نوجوان و جوان می‌اندازد. قسمت‌هایی را که گل محمدی به نثر روایت کرده، نیز شیوا و جذاب است. او همچنین در پانویس‌های کتاب واژگان خاص را نیز توضیح داده و به شرح برخی ابیات سخت نیز نشسته است. قسمت انتهایی کتاب نیز نامنامه است به همراه توضیحی مختصر درباره هرکدام از شخصیت‌ها. طرح‌های زنده‌یاد ممیز نیز به کتاب رنگ و بوی خاصی داده است.

چگونگی انتشار این کتاب به همراه طرح‌های مرتضی ممیز خود ماجرایی جالب دارد که گل‌محمدی در پیشگفتار خود بر کتاب بدین شرح آن را روایت کرده است: «در سال‌های دهه‌های ۶۰ و ۷۰ خورشیدی که به منظور طراحی آرم مؤسسات دولتی به دفتر استاد ممیز رفت و آمد داشتم، شیفته رفتار و شخصیت ایشان شدم و استاد ضمن طراحی چند جلد از کتاب‌های تألیفی اینجانب، مجموعه‌ای از طرح‌های گرافیکی را که در ارتباط با شاهنامه کشیده بودند، در اختیار من قرار دادند تا شعرهای مناسب با آن طرح‌ها را از شاهنامه انتخاب کنم و با طرح‌های ایشان و خوشنویسی شعرها توسط یکی از خطاطان بنام، آن را در بزرگداشت فردوسی به طور نفیس به چاپ برسانیم.

برای انجام پیشنهاد استاد ممیز سریعاً اقدام کردم. وقتی شعرها و طرح آماده شدند به دفتر خطاط مورد نظر رفتم و پیشنهاد استاد ممیز را مطرح کردم. متأسفانه خطاط مذکور برای نوشتن هر کلمه از آن اشعار مبلغ قابل توجهی درخواست کرد که دور از انتظار بود. بنابراین مدتی این کار مسکوت ماند و من هم صلاح ندیدم که گفته‌های خطاط را به اطلاع استاد ممیز برسانم.

پس از چندی استاد از من در این رابطه سوال کردند، به ناچار واقعیت را به اطلاع ایشان رساندم. استاد ممیز از برخوردی که پیش آمده بود، خیلی ناراحت شدند و تلفنی با خطاط مورد اشاره صحبت کردند و حرف‌های لازم را به او گفتند.

مدتی گذشت. روزی طرح‌های استاد ممیز را با شعرهایی که از شاهنامه انتخاب کرده بودم خدمت ایشان بردم تا تقدیم‌شان کنم. استاد که شور و شوق من را دیدند، گفتند: من این طرح‌ها را به شما واگذار می‌کنم تا در آینده در کتابی که مرتبط با شاهنامه باشد از آنها استفاده کنید.

مدت زیادی این طرح‌ها نزد من بود تا آنکه تجدید چاپ «گزیده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی» توسط انتشارات یساولی مطرح شد. چون هنگام چاپ این کتاب استاد ممیز دیگر در میان ما نبود، به دلیل تعهد اخلاقی که داشتم، از طریق استاد گران‌مایه، ابراهیم حقیقی، با بازماندگان ایشان و دفتری که به نام استاد ممیز توسط دوست عزیز اردشیر ممیز تأسیس شده است، آشنا شدم و با مراجعه به آنجا با برخورد و استقبال خوب برای چاپ این طرح‌ها در کتاب گزیده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی مواجه شدم. ایشان برای چاپ این آثار به اینجانب مجوز دادند و من مجوز را با اصل آثار مذکور به انتشارات یساولی تحویل دادم. چاپ این کتاب در مراحل آخر بود که متوجه شدیم تعدادی از این طرح‌ها در اختیار خانم لیلی گلستان است. بنابراین برای دریافت مجوز چاپ این طرح‌ها به دفتر ایشان مراجعه کردیم و سرکار خانم گلستان با برخورد بسیار خوب با چاپ آنها در این کتاب موافقت کردند.»

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...