به گزارش ایبنا در نخستین جشنواره ملی «سینما و ادبیات» که همزمان با شصت‌وسومین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان «سروناز» در شیراز برگزار شد فیلم «فیلمرغ» ساخته امیرمسعود سهیلی و «موج کوتاه» به کارگردانی محمد اسماعیلی به ترتیب لوح تقدیر و تندیس این جشنواره را از آن خود کردند.

فیلم کوتاه «فیلمرغ» اقتباسی است از داستان کوتاه «راه و چاه» نوشته نویسنده افغانستانی خالد نویسا و داستان آخرین آرزوی پیرمرد افغان که رساندن فیلمرغش به نوه‌اش است را روایت می‌کند، اما این آرزوی به ظاهر ساده خیلی سخت برآورده می‌شود. 

این فیلم در سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در بخش «کتاب و سینما» جایزه فیلم سوم را از آن خود کرد. اسماعیلی نیز فیلمنامه «موج کوتاه» را بر اساس نمایشنامه «ما نمی‌شنویم»، اثر غلامحسین ساعدی نوشته است که این فیلم در سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران حضور داشته و جایزه اول بخش «کتاب و سینما» را به خود اختصاص داد.
 
همچنین در نخستین جشنواره ملی «سینما وادبیات» فیلم‌هایی چون «وتن» ساخته حسینعلی مرادی، «فیلمرغ» به کارگردانی امیرمسعود سهیلی،  «هم‌سایه» اثر فرهاد غلامی، «شاه رخ» به کارگردانی یاسر خیر، «موج کوتاه» اثر محمد اسماعیلی، «تاریخ» ساخته داوود نورپور، «سهمی از یک قبر» به کارگردانی اشکان چاووشی، «گورکن‌ها» اثر محسن بانصیری، «سوپ» ساخته تی‌یام یابنده و «بچه مردم» به کارگردانی جواد ستوده‌نیا حضور داشتند.

همچنین فیلم «قبل از تاریکی» اثر مصیب حنایی که اقتباسی است از داستان کوتاه بچه مردم نوشته جلال آل احمد و درباره تلاش مادر افغانی است که مجبور است بدون هیچ پولی بچه خود را از مرز ایران عبور دهد؛ فیلم «بیمارستان نه قطار» ساخته مسعود رضایی‌فخر بر اساس داستانی به همین نام از بیژن نجدی از مجموعه داستان «دوباره از همان خیابان‌ها» ساخته است و در بخش «کتاب و سینما» سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران حضور داشت؛ فیلم «بازمانده» ساخته فرزاد‌ قبادی‌نژاد نیز بر اساس داستانی به نام «چرا نمی‌رقصید» از مجموعه «وقتی از عشق حرف می‌زنیم از چی حرف می‌زنیم؟» نوشته ریموند کارور نویسنده آمریکایی است و در سی‌وپنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز حضور داشت؛ از جمله فیلم‌هایی هستند که در نخستین جشنواره ملی «سینماوادبیات» به رقابت پرداختند.
 
در بخش فیلمنامه نخستین جشنواره ملی «سینما وادبیات» فیلمنامه «تلفن» اثر علیرضا رنجبر، «نشانی» نوشته نگین امین‌زاده و «سلامون» اثر اشکان چاوشی به ترتیب عنوان سوم تا اول این جشنواره را به خود اختصاص داده‌اند.

«سلامون» اقتباسی آزاد از داستان «زیباترین غریق جهان» نوشته گابریل گارسیا مارکز است. داستان در یک دهکده ساحلی در جنوب ایران اتفاق می‌افتد. جسدی بسیار بزرگ و اسرارآمیز به ساحل می‌آید. جسد متعلق به سلامون دریانورد است. همراه با جسد، ماهی‌های فراوانی به ساحل دهکده می‌آیند اما از طرف دیگر زنان مسحور سلامون می‌شوند.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...