دو عاشقانه فارسی به نام‌های «قصه حُسن ‏آرا» و «قصه فیروزشاه بدخشانی» به کوشش سیدحسین طباطبایی تصحیح شد. ‏

به گزارش مهر، نسخه‌های خطی «قصه حسن آرا» در کتابخانه دانشگاه لایپزیک آلمان و کتابخانه ایندیا ‏آفیس انگلستان نگهداری می‌شود و تصحیح قصه مذکور بر اساس مقابله این دو نسخه صورت ‏پذیرفته است.‏

نسخه‌های خطی «قصه فیروزشاه بدخشانی در کتابخانه ملی پاریس و کتابخانه ایندیا آفیس ‏انگلستان موجود است و در تصحیح این داستان، از نسخه‌های پیش‌گفته استفاده شده است.‏

طباطبایی با اعلام این خبر گفت: این دو قصه به تقریب مربوط به قرن ۱۰ و ۱۱ هجری است ‏که درحوزه پارسی زبانان هند نگارش یافته و ویژگی‌های دستوری و سبکی هندی در آن نمایان ‏است. نکته بارز و حائز اهمیت درخصوص این دو قصه اشارات گسترده اسطوره‌ای در مضامین قصه ‏است.‏

طباطبایی که تصحیح و تعلیق دو قصه عامیانه حسن آرا و فیروزشاه را به‌عنوان پایان‌نامه دوره ‏دکتری زبان و ادبیات فارسی خود انتخاب کرده، هم اکنون در آستانه دفاع از این موضوع در ‏دانشگاه مازندران است. ‏

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...