رمان «خوش‌شانس» نوشته نیکلاس اسپارکس با ترجمه زهرا تابشیان توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، نیکلاس اسپارکس از یک سوی در این رمان، سرخوشی و سبکبالی نویسندگان مدرن امریکایی را روایت کرده و از سوی دیگر، ساختار و درونمایه‌ قصه‌های کلاسیک را رعایت کرده و به موضوعاتی چون نبرد خیر و شر و دست تقدیر پرداخته است. او از محبوب‌ترین نویسندگان زنده‌ دنیاست که همه‌ آثارش در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز قرار دارد.

رمان‌های اسپارکس به ۵۰ زبان ترجمه شده و بیش از ۱۰۵ میلیون نسخه از آنها در کشورهای مختلف، به فروش رسیده است. اما بین آثار این نویسنده، چهاردهمین رمانش یعنی «خوش‌شانس»، جایگاه ویژه‌ای دارد و علاوه بر استقبال از سوی عامه‌ مخاطبان، به مذاق منتقدان و اهالی جدی ادبیات خوش نشسته است.

رمان «خوش‌شانس» داستان سربازی آمریکایی در جنگ عراق است که در کشاکش مواجهه با مرگ، به شکلی اتفاقی عکس زنی زیبا را پیدا می‌کند و همین عکس، سرنوشت او را به گونه‌ای دیگر رقم می‌زند.

ترجمه فارسی این‌کتاب با ۳۵۲ صفحه و قیمت ۴۵هزار تومان منتشر شده است.

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...