كیهان كلهر، نوازنده كمانچه و از موسیقیدانان معاصر ایرانی جایزه بزرگ موسیقی وومكس، مرد سال موسیقی ۲۰۱۹ را دریافت كرد.

برگزاركنندگان رویداد وومكس۲۰۱۹، ضمن ابراز خوشحالی از اهدای این جایزه به كلهر، این جایزه را به دلیل تسلط و یكانگی مهارت در نوآوری، ایجاد زبان‌های جدید هیجان‌انگیز موسیقی و برای رساندن سنت موسیقی كلاسیك ایرانی به گوش مردم سراسر جهان به كلهر اهدا كردند. در توصیف هنر این هنرمند ایرانی، قبل از اهدای جایزه، بیان شد: «برای كلهر، كمانچه صدای اوست. هنگامی كه می‌نوازد انگار زبانی كامل ایجاد می‌كند كه با سراسر مردم جهان از گذشته دور تا آینده ارتباط برقرار می‌كند. كیهان كلهر در طول زندگی حرفه‌ای خود با بهترین نوازندگان جای جای ایران همكاری كرده و موسیقی اقوام كردستان و خراسان را مورد مطالعه قرار داده است و با موزیسین‌های سایر فرهنگ‌ها نیز با زبان موسیقی دیالوگ داشته است.»كلهر پس از دریافت جایزه، از محمدرضا شجریان كه با بیماری دست و پنجه نرم می‌كند، به عنوان استاد بزرگ موسیقی ایران یاد كرد و گفت: «خیلی خوب است كه در طول زندگی حمایت و دیده شویم، من این جایزه را دستاورد شخصی نمی‌بینم، فكر می‌كنم تاریخ، كار سخت و تلاش بسیاری پشت‌سر این جایزه است، بنده جامعه موسیقی جهان را نمایندگی می‌كنم و مفتخر هستم كه نماینده هنرمندان جهانی باشم، به جای جامعه موسیقی ایرانی.»

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...