ترجمه فارسی کتاب «الوحی و النبوة» اثر آیت‌الله جوادی آملی با عنوان «وحی و نبوت» با تحقیق و تنظیم حجت الاسلام والمسلمین مرتضی واعظ جوادی، از سوی انتشارات اسراء منتشر شد.

به گزارش ایبنا به نقل از انتشارات اسراء، کتاب «الوحی و النبوة» به عنوان مقدمه‌ای بر کتاب «موسوعة کلمات الرسول الاعظم صلی الله علیه وآله» علاوه بر تبیین مبانی نبوت و رسالت، پاسخگوی شبهات وحی و نبوت است.


از آنجا که این کتاب به زبان عربی نگاشته شده بود و تنها مخاطبان عرب‌زبان می‌توانستند از آن بهره گیرند، ترجمه این کتاب توسط حجت اسلام والمسلمین مرتضی جوادی، با اشراف و تصحیح کامل مؤلف انجام شد تا پارسی‌زبانان نیز امکان استفاده از آن را پیدا کنند.

این کتاب که برای مخاطبان حوزوی و دانشگاهی به نگارش درآمده، با نگرش فلسفی، عرفانی و قرآنی به موضوع وحی، قرآن کریم و نبوت پرداخته است و به پرسش‌ها و شبهه‌های مخالفان جواب می‌دهد.

چاپ اول کتاب «وحی و نبوت» از سوی مرکز تحقیقاتی ـ فرهنگی اسراء در 36 فصل، یک خاتمه و 331 صفحه روانه بازار نشر شده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...