رمان «من پناهنده نیستم» نوشتۀ «رضوی عاشور» با ترجمه «اسما خواجه‌زاده» از انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسید.

به گزارش ایبنا، رمان «من پناهنده نیستم»، زندگی یک خانواده فلسطینی اهل طنطوره - روستایی ساحلی است که در 49 کیلومتری حیفا در جنوب فلسطین واقع شده - را به تصویر می‌ءکشد که به علت حمله اسرائیلی ها از سرزمین خود کوچ می‌کنند. شخصیت اصلی و قهرمان داستان زنی به نام رقیه است. او به اصرار پسرش حسن داستان زندگی خود را تعریف می‌کند.

این رمان روایت پناهندگی فلسطینیان و جنگ داخلی لبنان و حمله اسراییل به این کشور است، رنج هجرت و قتل عام و وقایع بزرگی که بعد از پیمان اوسلو بر سر فلسطین آمده است؛ همه این روایات چنان با جزییات دقیقی بیان می شود که یکی از مهمترین رمان‌های مربوط به واقعه ی 1948 فلسطین در ادبیات روایی عرب را رقم می‌زند. حکایتی از مصیبت ملت فلسطین و اجبار آنان برای خروج از سرزمین و وطن‌شان و زندگی تلخ در نقاط مختلف جهان به امید بازگشت به وطن.

«من پناهنده نیستم» به ما نشان می‌دهد فلسطینی بودن یعنی چه؟ از دست دادن ارزشمندترین دارایی انسان یعنی چه؟ زندگی کردن در خاطرات یعنی چه؟ روایت رقیه، روایت از دست دادن و آوارگی و غصه و دلتنگی و نزدیک شدن و خوشبختی و عشق است. جمع کردن اضداد در کنار هم برای بافتن تار وپود قصه ی زنی فلسطینی که با عشق به وطن زندگی کرده و با عشق به وطن خواهد مرد؛ وطنی از دست رفته که به اذن خدا بازخواهد گشت.

رضوی عاشور (1946 - 2014) داستان نویس و رمان نویس و منتقد ادبی و استاد دانشگاه مصری است. برخی آثار این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی و اندونزیایی ترجمه شده و چند کتاب او برنده جایزه‌های متعدد ادبی از جمله بهترین کتاب نمایشگاه بین المللی کتاب قاهره و جایزه ادبی کنستانتین کاوافی شده‌اند. رضوی عاشور مادر تمیم برغوثی (شاعر) و همسر مرید برغوثی، ادیب و شاعر فلسطینی است. رضوی عاشور در سال 2014، در سن 68 سالگی و در پی بیماری در قاهره درگذشت.

این کتاب در 462 صفحه و با قیمت 52 هزار تومان به چاپ رسیده است.

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...