هومر (اومیروس)

27 بهمن 1399

هومر، (اومیروس) Homer شاعر یونانی قرن هشتم پیش از مسیح است. درباره‌ی زادگاه و تاریخ تولد و آثار هومر نظرهای مختلف وجود دارد. هرودوت مورخ یونانی نوشته است که هومر چهار قرن پیش از وی می‌زیسته و اگر این نظر صحیح باشد، زندگی هومر در قرن نهم پیش از مسیح بوده است. درباره‌ی زادگاهش نیز هفت شهر را نام برده‌اند، از جمله ازمیر Smyrna. از شواهدی که در «سرود آپولو» متعلق به قرن هشتم پیش از مسیح به‌دست آمده است، هومر مردی نابینا بوده که در جزیره‌ی کیوس Chios اقامت داشته است. در این جزیره انجمنی از شاعران وجود داشته به نام هومرید Homerid که هومر را بنیان‌گذار این مکتب در کیوس دانسته‌اند. تاریخ پیدایش دو منظومه‌ی معتبر جهانی هومر به نام ایلیاد Iliad و اودیسه Odyssey را می‌توان به نیمه‌ی دوم قرن هشتم پیش از مسیح رساند. عده‌ای معتقدند که این دو منظومه ساخته‌ی یک شاعر نیست و گویندگان مختلف در زمان‌های مختلف آنها را سروده‌اند یا منظومه‌های پراکنده‌ای بوده که هومر نامی آنها را فراهم آورده است، اما این عقیده در قرن هفدهم مردود شناخته شد و دانشمندان و محققان هردو را اثر طبع یک شاعر دانستند، زیرا دارای نکات مشابه و مشترکی است و اطلاعاتی از افسانه‌های یونان دربر دارد، از جمله داستان جنگ یونانیان با مردم ترویا (شهری در آسیای صغیر).

هومر، (اومیروس) Homer

حماسه‌ی بزرگ ایلیاد شامل بیست و چهار دفتر است با اندازه‌های تقریباً متساوی و بر زمینه‌ی عشق پاریس شاهزاده‌ی ترویا به هلن یونانی و ربودن او در غیبت شوهرش منلائوس Menelaeus که منجر به جنگ و محاصره‌ی ده‌ساله‌ی شهر ترویا به‌وسیله‌ی یونانیان گشت و سرانجام یونانیان توانستند با حیله شهر را بگشایند و آن را با خاک یکسان کنند. اما منظومه‌ی ایلیاد همه‌ی حوادث جنگ را از جمله تاریخ محاصره را دربر ندارد، بلکه حوادثی است که مرکز اصلی آن مشاجره‌ی آگاممنون، شاه شاهان و فرمانده سپاه یونان است با پهلوان سپاه خود اخلیس (آشیل) که از جنگ با مردم ترویا سرپیچی می‌کند و پس از آن آگاممنون از رفتار خشونت‌آمیز خود و از رنجاندن اخیلس پشیمان می‌شود و برای دلجویی به او وعده‌ها می‌دهد و برایش هدیه‌ها می‌فرستد که اخیلس نمی‌پذیرد و همچنان از جنگ دور می‌ماند، اما هنگامی‌که کار سپاه یونان را دشوار می‌بیند، دوست خود پاتروکلوس Patroclus را با جوشن و خود خویش به جنگ می‌فرستد.

از طرف دیگر هکتور پهلوان ترویا در جنگ رشادت بسیار نشان می‌دهد، با لشکریان خود پیش می‌رود و یونانیان را عقب می‌راند، پاتروکلوس را می‌کشد و جوشن اخیلس را از تن او درمی‌آورد و بر تن خود می‌کند. در این جنگ آگاممنون نیز زخم برمی‌دارد، اما خدایان هوادار یونانیان ایشان را یاری می‌دهند، هکتور زخمی می‌گردد و شکست بر مردم ترویا می‌افتد. سرانجام اخیلس با آگاممنون آشتی می‌کند و برای بازپس‌گرفتن جوشن هکتور که فرصت فرار نمی‌یابد به دست اخیلس کشته می‌شود. اخیلس نعش او را به دنبال ارابه‌ی خویش گرد شهر می‌گرداند و به فرمان خدایان جسد را به پادشاه ترویا می‌سپارد. داستان هومر در اینجا پایان می‌پذیرد. قصد هومر در این داستان بیشتر نشان‌دادن صفات پهلوانان دو طرف جنگ و وصف رفتار آنان است تا شرح واقعه‌ی جنگ. وی در حواشی این جنگ زندگی در اردوگاه، زندگی در وطن و خاطره‌های گذشته را بیان می‌کند.

حماسه‌ی دیگر هومر اودیسه شامل بیست و چهار دفتر است در شرح بازگشت شاهان و پهلوانان، از جمله اودیسه (اودوسئوس؛ اولیس) به وطن و نقل سرگذشت او. در این داستان اودیسه به جستجوی همسرش پنلوپه می‌رود که زنی است پرهیزکار و در غیبت طولانی شوهر پیوسته مورد آزار خواستگاران قرار گرفته که پنداشته‌اند شوهر او مرده است. در حاشیه‌ی این موضوع نیز وقایعی برای اودیسه پیش می‌آید. هومر در اینجا تلماخوس Telemachus پسر اودیسه را وارد داستان می‌کند که به جستجوی پدر برخاسته و از پهلوانان یونانی جویای خبر می‌شود. از طرف دیگر قایق اودیسه دچار طوفان می‌گردد و او بعد از دو روز شناکردن به جزیره‌ای دوردست می‌افتد. هومر در اینجا همه‌ی حوادث سال‌های سرگردانی اودیسه را بیان می‌کند، تا جایی که او به خانه بازمی‌گردد و از خواستگاران همسرش انتقام می‌گیرد. ساختمان این دو منظومه به یکدیگر مشابهت دارد، بیان صحنه‌ها، آلات و ابزار، وصف خصوصیت‌های اشخاص و پهلوانان، وصف زندگی روزانه و تجسم رفتار اشخاص داستان در هردو مانند است.

منظومه‌های هومر تصویر گسترده‌ای از زندگی روزانه‌ی یونان عهد کهن پیش چشم می‌گذارد که با زندگی دوره‌های کلاسیک بعد به‌کلی متفاوت است. هومر میان دو دنیا قرار گرفته است، در پشت سر گذشته‌ای طولانی دارد و در پیش رو یونانی تاریخی. بنای تمدن در منظومه‌های هومر براساس زراعت و گله‌داری است. شهرها به‌وسیله‌ی شاهانی اداره می‌شده که در عین حال فرمانده ارتش، قاضی و روحانی بوده‌اند، اما قدرتشان به‌وسیله‌ی آرای عموم مردم محدود می‌گشته است. زبان این منظومه‌ها شامل قواعدی است که از سنتی طولانی به‌وجود آمده، با اشعار شش هجایی که به طور شفاهی رواج داشته است و قدمت آن می‌رساند که خاطره‌ی هومر به قرن شانزده پیش از مسیح می‌رسیده است و با وجود دوره‌های متشنج و تاخت و تاز دشمنان و جابه‌جاشدن سرودها، اشعاری در دربار و معابد باقی مانده که یادگاری از دوران گذشته را دربر داشته و هرسرودخوانی بنا بر سلیقه‌ی خود رنگی تازه به آن می‌بخشیده و آن را به سبک جاری درمی‌آورده است. ایلیاد و اودیسه از میان این توده‌ی غیرثابت و مواج افسانه به‌وجود آمده که ممکن است برای جشنی ساخته شده که در آن حماسه‌ای طولانی خوانده می‌شده است- شاید برای جشن آپولو- و بعدها قطعه‌هایی از آن به‌وسیله‌ی گروه خوانندگان دوره‌گرد مکتب «هومرید» در سراسر کشور یونان به‌نوبت از حفظ خوانده می‌شد. اما این دو منظومه از قرن ششم پیش از مسیح برای مردم آتن به صورت منظومه‌های رسمی درآمد که سراسر آن در جشن‌های ملی هر دو هفته یک‌بار خوانده می‌شد. در قرن دوم پیش از مسیح سه نفر از دانشمندان یونانی به تنظیم و تصحیح این دو حماسه پرداختند و آن را به صورت امروزی درآوردند. دانته اولین کسی بود که هومر را از بزرگترین شاعران جهان دانست. از آن پس هومر مهم‌ترین سهم را در ادبیات جهان به‌دست آورد.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...