کتاب «چرا پزشک شدم» نوشته محمدرضا عاطفی با موضوع خاطره‌ها و خطرهایی که در راه پزشک شدن خود داشته است منتشر شد.

چرا پزشک شدم محمدرضا عاطفی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در قطع رقعی و در ۱۹۸ صفحه توسط نشر سها منتشر شده و در اختیار علاقه‌مندان به‌ویژه دانشجویان پزشکی که گرایشی به خواندن تجربیات پیشکسوتان خود دارند قرار گرفته است.

کتاب «چرا پزشک شدم» با شش فصل «چرا پزشک شدم»، «دانشگاه تبریز دانشکده پزشکی»، «زندان سیاسی»، «پس از آزادی»، «تصمیم بزرگ»، «بعضی از بزرگانی که در خدمت‌شان بودم» و ۱۸ صفحه آلبوم همراه است.

در فصل سوم این کتاب آمده است: «در سال ۴۶-۴۷ من دانشجوی سال دوم رشته‌ پزشکی بودم. هرچه به سال ۵۰ نزدیک‌تر می‌شدیم مبارزات سیاسی در ایران به‌ویژه در دانشگاه‌ها اوج بیش‌تری می‌گرفت. در بیش‌تر مواقع دانشگاه تبریز در اعتصاب به سر می‌برد. و اغلب دانشجویان ضدحکومت بودند. بحث و گفت‌وگوها، اعلامیه‌ها رفته‌رفته در من هم تاثیر گذاشت و به توصیه‌ دانشجویان سیاسی شروع به خواندن کتاب‌های سیاسی و ایدئولوژیک کردم. تازه خبردار شدم که کودتای ۲۸ مرداد برای کشور ما چه فاجعه‌ای بوده است.

می‌توان گفت که از سال دوم من یک پا سیاسی شده بودم، ولی سیاست هنوز به کنه دل من راه نیافته بود. گرایش اصلی من، حتا تا به امروز که دارم کتاب «خاطره‌ها و خطرها» را می‌نویسم، مطالعه‌ علوم پزشکی و اجتماعی است. گویی من برای خودم تنها یک رسالت می‌شناختم: پزشک شدن و در خدمت بیماران قرار گرفتن.»

همچنین براساس معرفی «چرا پزشک شدم»، یکی از بخش‌های مهم کتاب شرح ماجراهای باندبازی و سیاست‌ورزی برخی پزشکان سودجو در تسلط و سوءاستفاده از خدمات پزشکی همکاران و از میدان به در کردن پزشکان مستقل است.

محمدرضا عاطفی، متخصص اورولوژی از جمله پزشکانی است که علاوه‌بر علم ‌پزشکی به سایر علوم نظری و فرهنگ اجتماعی علاقه‌مند بوده و از ارتباطاتش به‌ویژه حشر و نشرش با هنرمندان بزرگ خاطراتی دارد که در فصل جداگانه‌ای در این کتاب آمده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...