پنجمین چاپ «زندگی روزمره‌ی تهی‌دستان شهری ۱۳۹۰ – ۱۳۹۲» نوشته علیرضا صادقی منتشر شد. تحلیل پدیده شوک‌درمانی که توسط دولتمردان نولیبرال برای جراحی اقتصاد ایران انجام می‌شود، از مباحث کتاب است.

زندگی روزمره‌ی تهی‌دستان شهری به چاپ پنجم رسید علیرضا صادقی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر آگاه پنجمین چاپ کتاب «زندگی روزمره‌ی تهی‌دستان شهری» را با شمارگان ۲۲۰ نسخه، ۲۸۴ صفحه و بهای ۵۵ هزار تومان منتشر کرد. چهارمین چاپ کتاب سال گذشته با شمارگان ۲۲۰ نسخه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر شده بود. نخستین چاپ این کتاب نیز سال ۱۳۹۷ با شمارگان ۵۵۰ نسخه و بهای ۳۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

نویسنده در این کتاب کندوکاوی درباره زندگی روزمره تهیدستان شهری در سال‌های پس از انقلاب اقتصادی در ایران عمدتاً سال ۱۳۹۰ - ۱۳۹۲ انجام داده است. یک‌کار مهم نویسنده این‌کتاب، تحلیل پدیده شوک‌درمانی است که توسط دولتمردان نولیبرال برای جراحی اقتصاد ایران پیگیری می‌شود. طرحی که در یک موج جدید پوپولیستی در سطح ملی به مثابه رخدادی ناگزیر و زیر و رو کننده و به نفع توده‌ها تبلیغ شد. شیوه‌های امرار معاش ایرانیان، بحثی درباره مسکن مهر، مساله ریاضت اقتصادی و… از جمله تحلیل‌های درخشان نویسنده در این کتاب است.

کتاب هفت فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب از این قرار است: «نظریه و روش»، «پوپولیسم نولیبرال»، «خیریه‌ای شدن بقا»، «دفاع از روشنایی خانه‌ها»، «خودمانی سازی بازار»، «پیشروی در روزهای سخت» و «موتورسواران معیشتی: شورشیان جدید خیابان». بحث پایانی کتاب نیز «بازاری شدن فزاینده قلمروهای غیررسمی».

در اولین‌فصل، مفاهیم نولیبرالیسم، مطالعات تهی‌دستان، سیاست تهی‌دستان شهری، غیر رسمی‌سازی و پیشروی آرام تعریف می‌شود. در فصل دوم مباحثی چون گذار به پوپولیسم نو، انقلاب اقتصادی و بسیج تهی دستان، مبارزات آرام در حاشیه‌ها و… طرح شده‌اند.

در ادامه مطالب کتاب، به فعالیت خیریه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد و مناسب شأن تهیدستان پرداخته می‌شود و کارکردهای آنها برای حکومت بندی، تشریح می‌شود. چگونگی مقاومت مشترک اقشار تهیدست در مقابل گران‌شدن بهای خدمات شهری، بررسی می‌شود و در پایان اثبات می‌شود که زندگی تهیدستان با «ترمینولوژی دو وجهی تسلیم / خیزش اعتراضی»، نمی‌تواند تحلیل و داوری شود.

مقدمه این‌کتاب با نامه یک کارگر تهیدست از اکبرآباد به رئیس جمهور وقت ایران، محمود احمدی نژاد آغاز می‌شود که نویسنده در بخشی از این متن نوشته است: «گروه‌های فاقد امتیاز اگرچه از حق چانه‌زنی سازمان‌یافته و نمایندگی سیاسی راستین برای دفاع از منافعشان محروم شده‌اند، پذیرندگان سربه‌راه و منفعل فرامین فرادستان هم نیستند، بلکه به نحوی متناسب و منعطف با شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه در برابر «سیه‌روزی برنامه‌ریزی‌شده» مقاومت می‌کنند.

بر این مبنا کوشیده‌ام تا با روش رخدادنگاری از پایین، استراتژی‌ها و شیوه‌های عمل تهی‌دستان را برای ادامه‌ی بقا و بهبود بخشیدن به زندگی‌شان روایت کنم و نشان دهم که اجتماعات و جمعیت‌های پراکنده تهی‌دستان با تلاش‌های معمولی و پیش پا افتاده روزمره نقش خود را بر تغییرات اجتماعی وسیع‌تر حک کرده‌اند.»

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...