چاپ‌های هشتم و نهم مجموعه داستان "داستان‌های شهر جنگی" نوشته "حبیب احمدزاده" تولید دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.

 به گزارش ستاد خبر انتشارات سوره مهر این کتاب در برگیرنده 7 داستان کوتاه به نامهای «پر عقاب، هواپیما،‌ چتری برای کارگردان، سی و نه و یک اسیر،‌ فرار مرد جنگی، نامه‌ای به خانواده سعد و اگر دریا قلی نبود» است.

این سومین چاپ کتاب است که در انتشارات سوره مهر منتشر می‌شود. چاپ هفتم «داستان‌های شهر جنگی» اوایل سال جاری در انتشارات سوره مهر منتشر شده بود. در سه چاپ اخیر این کتاب ضمیمه‌هایی همچون نقدهای محمدرضا اصلانی، پرویز کیمیاوی و مرحوم منوچهر آتشی بر کتاب و نیز متن نامه حبیب احمد‌زاده به ویل راجرز کاپیتان ناو دریایی آمریکا در خلیج فارس و نهصد نفر از افسران نیروی دریایی آمریکا و جوابیه برخی از آن‌ها به نامه احمدزاده به فارسی و انگلیسی آمده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...